یک کرکس ماجراجو به نام کندوریتو، برای نجات مادرزن آینده اش و جلوگیری از نابودی سیاره زمین به دست یک موجود فضایی شرور، همراه با یکی از بستگان نزدیکش عازم سفری ماجراجویانه و حماسی می شود و...
مارینت که حالا به «کرونو باگ» تبدیل شده، به همراه «بانیکس» باید آینده را نجات دهند و بفهمند چه کسی هویت او به عنوان لیدیباگ را کشف کرده و معجزهگرش را دزدیده است. در این مسیر، آنها پی میبرند که معجزهگر پروانه صاحب جدیدی دارد که راز نهایی را فاش کرده. تنها امید لیدیباگ شکست دادن این رقیب برای جلوگیری از نابودی است.
دن چیس چند دهه است که از سازمان سیا بیرون آمده و در خفا زندگی میکند تا اینکه قاتلی از راه میرسد و چیس را دوباره مجبور بهانجام کارهایی میکند که دوست ندارد؛ این پیرمردِ کارکشته میفهمد که آینده و گذشتهٔ او بهم گره خورده است و چارهای جز بازگشت، پیش پای خود نمیبیند.
پارکر زنی جوان است که پس از مرگ ناگهانی پدرش به زادگاهش باز می گردد، اما با گروهی از افراد خطرناک و بی رحم روبرو می شود و باید با آنها مقابله کند و...
قسمت هشتم منتشر شد.
در حالی که طاعون بوبونیک در ایتالیا گسترش می یابد، گروهی از اشراف و خدمتکاران به یک ویلا عقب نشینی می کنند، جایی که گریز مجلل آنها به سرعت به هرج و مرج تبدیل می شود.
در حالی که لیلیان هال، ستاره محبوب برادوی، قلب، روح و زمان خود را برای آماده شدن برای نقش بزرگ بعدی خود می گذراند، او متوجه سردرگمی و فراموشی خود می شود. او که با همه شانسها برای رسیدن به شب افتتاحیه مبارزه میکند، در حالی که خاطرات و هویت محو شدهاش را حفظ میکند، باید یک سفر عاطفی پر فراز و نشیب را طی کند - میل او به کانون توجه و خواستههای شدید دنیای واقعی را متعادل کند.
لینکلن و لودز از استقبال از گرن گران جدیدشان، میرتل، در خانواده با جشن عروسی گرمسیری خوشحال هستند. اما جشن ها با ظاهر شدن یک دشمن قدیمی از گذشته مامور مخفی در جزیره کوتاه می شود.
هنگامی که خانواده او به قتل می رسند، یک ناشنوا به نام پسر به جنگل می گریزد و توسط یک شمن مرموز آموزش می بیند تا تخیل کودکانه خود را سرکوب کند و تبدیل به ابزاری برای مرگ شود.
یک ملکه مغرور پس از سرنگون شدن توسط یک انقلابی کاریزماتیک در سرزمین خود فراری می شود و باید با سختی و خطر روبرو شود که او برای به دست آوردن تاج و تخت خود سفری را آغاز می کند.
قبل از اینکه کریگ کریک باشد، او فقط کریگ بود - یک بچه جدید در یک شهر جدید. تنها چیزی که کریگ می خواهد این است که به نزد دوستان قدیمی خود در خانه قدیمی خود برگردد. اما وقتی میفهمد که نهر نزدیک گنج گمشدهای را پنهان میکند که میتواند آرزوی او را محقق کند، کریگ برای یافتن آن به سفری میپردازد - در بیابان خطرناک حومه شهر پیمایش میکند، دوستیهای جدیدی برقرار میکند، همه اینها در حالی که توسط گروهی ترسناک دنبال میشود. دزدان دریایی که در صدد نابودی خود نهر هستند.