این داستان روایتگر کارآگاهان جیانگ گوانگمینگ و شی لو است که به طور تصادفی متوجه میشوند صحنه جرم توصیفشده در رمانی از نویسنده گو جیمینگ با پروندهای که در حال تحقیق درباره آن هستند، همزمانی دارد... خیال و واقعیت در هم میآمیزند، زیرا این رمان همزمان راهنمایی برای آنهاست.
این داستان شخصیتهای کلاسیک را به گونهای نوآورانه به تصویر میکشد که آنها قهرمانانی نیمههیولا و نیمهوسیله نقلیه کامیون هستند. این قهرمانان با همکاری یکدیگر از قدرتهای خاص خود استفاده میکنند تا شهر تماموسیله نقلیه موتروینیا را از مزاحمان مانند فانتوم فریز و ون نامرئی محافظت کنند.
ملودی بروکس دانشآموز کلاس ششم است که به دلیل فلج مغزی، از صدا کردن مستقیم عاجز بوده و از ویلچر استفاده میکند. او با کمک فناوریهای کمکی و حمایت بیدریغ دوستانش، ثابت میکند که چیزی که برای گفتن دارد مهمتر از نحوه بیان آن است.
در دنیای آینده، سرویس «سرزمین عجایب» - که از هوش مصنوعی برای تکرار افرادی که مردهاند استفاده میکند - گسترده شده است. بایلی در سرزمین عجایب ثبت نام می کند تا مرگ قریب الوقوع خود را از دختر خردسالش پنهان کند. پس از تصادفی که دوست پسرش تائه جو را در کما می گذارد، جونگ این روزها را با یک نسخه احیا شده با هوش مصنوعی از ته جو که فضانورد در فضا شده است، سپری می کند. به این ترتیب مردم می توانند زندگی فارغ از حسرت و غم را انتخاب کنند.
زنی که سالها در خانه مانده و با مشکلات روحی و روانی دست و پنجه نرم کرده ، پس از ملاقات با مربی بوکس هائو کان، تصمیم میگیرد که تغییراتی در زندگی خود ایجاد کند. در این مسیر، دو لینگ با چالشهای بسیاری مواجه میشود و با قدرت اراده و تلاش برای بهبود زندگی خود، به موفقیتهایی دست پیدا میکند. رابطهای که بین دو لینگ و هائو کان شکل میگیرد، او را به سمت تغییرات مثبت و بازسازی زندگیاش هدایت میکند.
راننده قهرمان سابق، ژانگ چی، در دوران سختی به مربی یک آموزشگاه رانندگی تبدیل شده و با تکیه بر شهرت گذشتهاش زندگی را میگذراند. اما به شکلی غیرمنتظره، شانس به او روی میآورد؛ مدیر کارخانه خودروسازی لاوتوله، که در آستانه تعطیلی تولید است، پیشنهاد میدهد تا ژانگ چی را برای تشکیل یک تیم و شرکت در آخرین مسابقه رالی بایینبروک حمایت مالی کند.
مارینت که حالا به «کرونو باگ» تبدیل شده، به همراه «بانیکس» باید آینده را نجات دهند و بفهمند چه کسی هویت او به عنوان لیدیباگ را کشف کرده و معجزهگرش را دزدیده است. در این مسیر، آنها پی میبرند که معجزهگر پروانه صاحب جدیدی دارد که راز نهایی را فاش کرده. تنها امید لیدیباگ شکست دادن این رقیب برای جلوگیری از نابودی است.
در تاریکی شب، ربکا در محوطهای فرسوده از خواب بیدار میشود و متهم به یک ضربه و فرار میشود. اما یک درگیری مرگبار نقشه ای شوم را آشکار می کند. او که جایی برای برگشتن ندارد، باید حقیقت را قبل از اینکه او را نابود کند، کشف کند. اما ربکا اسرار تاریک تر از آنچه آنها می دانند در خود دارد.
در دوران سلسله مینگ یک مامور مخفی گارد امپراتوری به کشورش خیانت کرده و توسط هم رزمان خود تحت تعقیب قرار می گیرد
در دهه 1970 هنگ کنگ، کمیسیون مستقل مبارزه با فساد (ICAC) برای سرنگونی سندیکای فساد به رهبری مقامات دولتی بریتانیا تشکیل شد. یکی از بازرسان ارشد آن، بازپرس ارشد لاو کای یون است که مقامات فاسد بی شماری را سرنگون کرد. همانطور که او فکر می کرد ثبات و رفاه در دسترس است، دوره جدیدی از حرص و طمع و ثروت او را وارد میدان نبرد جدیدی از فساد می کند.