جیک و پدرش در جنگلی تنها زندگی می کنند. پدر جکی به اوج گفته است که تنها بازماندگان جنگ جهانی سوم هستند. اما وقتی تعدادی شکارچی به کلبه آنها حمله می کنند جکی متوجه می شود که حقیقت بسیار تلختر از آن چیزی است که پدرش به او گفته است و …
داستانی پرحاشیه و ترسناک از مردی که به طور ناخواسته درگیر ماجرای جاسوسی شده و خود را با اتهاماتی روبرو میبیند و زنی که قصد یاری رساندن به او را دارد و...
ایمی به همراه پسر نوجوانش در شهری کوچک زندگی می کند و سوگوار مرگ همسرش است. پس از وقوع یک تیراندازی در مدرسه محل تحصیل پسرش، او تلاش می کند با وجود محدودیت های رفت و آمدی که در شهر مقرر شده، در مدت زمان محدودی که دارد پسرش را نجات دهد.
مردی که در قتل سه گانه سه ستاره هالیوود دست دارد تحقیقات خود را آغاز می کند. او که به کمک نیاز دارد، دو کارآگاه را در خدمت می گیرد تا توطئه ای انفجاری تر از تصور هر یک از آنها را افشا کند.
هاستل عشق که در پسزمینهی تپندهی روستایی شمال هند قرار دارد، سفر ناپایدار یک زوج جوان با روحیه را دنبال میکند که توسط یک مزدور بیرحم شکار میشوند.
زنی به نام ماریون کرین که به عنوان منشی در یک بنگاه معاملات ملکی فعالیت میکند، چهل هزار دلار پول نقد را از مشتری کارفرمایش به سرقت میبرد. در ادامه، او وارد هتلی دورافتاده میشود که مردی جوان به نام نورمن بیتس، مسئولیت اداره آن را برعهده دارد.
پنجاه و هفت سال بعد از فاجعه ای که برای الن ریپلی رخ داد، سفینه فرار اضطراری او در کهکشان توسط یک تیم نجات در حالی که به خوابی عمیق فرو رفته، پیدا می شود. وقتی او را به زمین بر می گردانند هیچکس داستان او را باور نمی کند. اما او مسئول تیمی می شود که باید دوباره به آن سیاره برگردند و درجستجوی بازماندگان سفر قبلی و یا بیگانگان باشند.
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند
جونگ مین توسط افرادی غریبه ربوده می شود. او در ابتدا تصور می کند که این یک شوخی است اما وقتی بی رحمی و خشونت آدم ربایان را می بیند متوجه جدی بودن مسئله می شود.
وقتی دو مرد بزرگترین قطعه طلای کشف شده را پیدا میکنند، باید راهی برای حفاری آن بیابند.