پس از اتفاقات رخ داده در فیلم اول آبری خواهر کارن به توکیو می آید که او را از بیمارستان بیرون آورده و همراه خود به خانه ببرد، اما در بیمارستان کارن توسط روح کایاکو اذیت می شود و سعی می کند برای نجات خواهرش خودکشی کند که کایاکو به دنبال آبری نرود. پس از مرگ کارن آبری همراه با خبرنگاری به نام ایسون برای فهمیدن راز مرگ خواهرش تحقیق می کند…
قسمت هشتم از فصل ششم با دوبله فارسی قرار گرفت.
نماینده کنگره، فرانک آندروود با بازی کوین اسپیسی و همسرش با بازی رابین رایت با هم همکاری میکنند تا از کسانی که به آنها خیانت کردهاند انتقام بگیرند، در این راه...
زوج جوانی که بتازگی ازدواج کرده و در یک خانه ی دور افتاده ساکن هستند، در نیمه شب مورد حمله سه غریبه که صورت هایشان را با ماسک پوشانده اند قرار می گیرند و…
یه لان شین، زنی زحمتکش، مادری مهربان و تاجری موفق است که از مادر بیمار خود مراقبت می کند. او تصمیم می گیرد تا خانه بزرگتری برای خانواده اش پیدا کند و...
مردی بعد از جدایی چند ساله از خانواده برگشته و می خواهد خانه اش را از زن و پسر و عروس و نوه اش پس بگیرد. پسرش که در زیرزمین خانه زالو پرورش میدهد و می خواهد از این راه ثروتی بهم بزند، سعی می کند زن و مرد را آشتی دهد تا در خانه بمانند اما مادرش می خواهد با مردی دیگر ازدواج کند..
بزودی
بهداد می میرد. او را در سردخانه می گذارند. همه چیز برای او و اطرافیانش تمام می شود. زمانی بعد او سر حال و سر زنده در خیابان های تهران به دنبال خون می گردد، خونی برای عقرب …
برادران دوقلو الیاس و لوکاس پس از عمل جراحی صورت مادرشان، برای زندگی با او به خانه جدیدش نقل مکان میکنند. اما الیاس و لوکاس به سرعت احساس میکنند چیزی درباره مادرشان درست نیست. همانطور که رفتار این زن هر لحظه عجیبتر میشود، پسرها متوجه میشوند امکان دارد این زن اصلا مادر آنها نباشد و…
در جنوب شهر پسری به نام عطا با پدرش زندگی میکند و دو تن از دوستان خود را نیز به خانه راه دادهاست اما کلفتی که برای همسایهشان کار میکند، دلبستگی خاصی به این پسر دارد ولی عطا از این موضوع چیزی نمیداند. این کلفت دختری را به خانه عطا میآورد و ادعا میکند که دخترخالهاش است و از عطا میخواهد برای چند روزی مخفیانه او را در منزل خود نگه دارد. عطا این موضوع را میپذیرد و ماجراها با ورود این دختر به خانه شروع میشود.
صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، فیلمبردار تلویزیون، که بسیار زیاد از جبهه و جنگ میترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانهٔ نیمهساختهاش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداریِ فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقهٔ جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم میکند و فردا صبح بههمراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه میشود و صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقهٔ جنگی و خط مقدم نرسد، حوادث عجیب و غریبی رقم میزند….
چند دوست قدیمی یک شب در خانهٔ موروثی یکیشان جمع میشوند. با ورود مهمانان تازهوارد به جمع ماجراهای عجیبی رخ میدهد.