یک مامور سازمان اطلاعات هند در پی پیدا کردن قاتل برادرش با پرونده های متفاوتی رو در رو می شود...
داستان در مورد خانوادهای است که با ورود بچهای عجیب و غریب به خانه اشان اتفاقات زیادی رخ میدهد. در حالی که خانواده انگشت اتهام خود را به سوی پسر بزرگتر نشانه میرود و او را حسود میخوانند طولی نمیکشد که اوضاع عوض میشود و این دو برادر چارهای ندارند جز اینکه در مقابل خطری که خانواده را تهدید میکنند با هم متحد شوند که فرانسیس فرانسیس می خواهد با استفاده از شیری که از بچه رئیس دزدیده است توله سگ ها توله سگ بمانند و عشق بچه هارا کم کند
خرسهای عروسکی قرنهاست که علیه دشمن قسم خورده خود، تک شاخها میجنگند، با این وعده که پیروزی، هدف آنها را کامل کرده و عصر جدیدی را آغاز خواهد کرد. در این میان دو برادر به نامهای بلوت و توبی به همراه گروهی از خرسهای عروسکی بیتجربه به یک ماموریت خطرناک برای نجات جنگل جادویی که تکشاخها درآن زندگی میکنند، فرستاده شده و نبردی وحشتناک را آغاز میکنند…
یک طوفان وحشتناک به وقوع میپیوندد که به موجب آن دو برادر خلافکار در یک کلبه در مزرعه ای پناه میگیرند. خانواده ای در آن کلبه زندگی میکنند که دوبرادر آنها را به اسارت میگیرند. پس از این عمل متوجه اسراری تاریک در آنجا خواهند شد…
یک خواهر و برادر که عاشق یکدیگر هستند اما به یکدیگر اعتماد ندارند، با یک گروه کوچک به سفر قایقرانی رفتینگ در رودخانههای خروشان میروند. یکی از دوستان آنها از دوران کودکی...
پس از اینکه یک شکار سراسری برای پیدا کردن هنک ونچر منجر به بروز تهدیدی جدی و افشاگریهای غیرمنتظره میشود، یک زن مرموز تهدید میکند که دنیا را با همکاری دین، هنک و مونارک نابود خواهد کرد و…
گریس دختری است که پس از مرگ خودکشیگانه برادر کشیشاش، به صومعهای اسکاتلندی میرود تا راز مرگش را برملا کند، اما در آنجا با چیزهایی مواجه میشود که مشکلات را برایش دو چندان میکنند.
برتس سالیوان” که كلانتر است به همراه برادرش برای پیدا کردن قاتل پدرش راهی مکزیک می شود. آنها بدنبال “سسکو” هستند ولی مردم با شنیدن نام او، سكوت می كنن د و نشانی از او نمی دهند. سرانجام با پرس و جو فراوان آن دو برادر به “سسکو” می رسند …
فیلم داستان برادر سربازی است که چشمش در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم، آسیب دیده و برادرش برای تأمین هزینه عمل او تعدادی چک بی محل خریده و تلاش میکند چکها را نقد کند. درطول ماجرا، برادر با افرادی نگون بخت تر از خود روبه رو میشود و در درگیری با این افراد آسیبهای جدی میبیند و حتی به او تجاوز میشود و در آخر، برای تأمین هزینه عمل، قتلی را بر گردن میگیرد که کار او نیست.
قسمت پانزدهم منتشر شد.
نقش اصلی سریال آفتاب پرست را جواد پورشه با هنرنمایی پژمان جمشیدی ایفا میشود. علت اصلی لقب او این است که پورشه در بین همه ماشینها به قدرت و سرعت معروف است و جواد هم به قدرت و سرعت در دزدی معروف شده که در کار خودش سطح یک حساب میشود. او که در اوایل سریال تازه از زندان آزاد شده است تصمیم دارد دیگر به کار قبلی خودش ادامه ندهد که ناگهان با پیشنهادی مواجه میشود که دست به کارهای بزرگتر از دزدی می زند...