مجید برای خواستگاری از فرشته منتظر بازگشت پدر او از سفر خارج است، در صورتی که بر خلاف تصور او مظفرخان از زندان آزاد شده و به خانه باز می گردد. از آنجا که خانواده مجید کاملا موجه و متشخص بوده و بر خلاف آنها پدر، برادر و پسرخاله فرشته همگی خلاف کار هستند، مظفر خان نگران سرکوفت های احتمالی آینده شده و با این ازدواج مخالفت مینماید. بنابراین شرطی برای ازدواج آن ها می گذارد، سیاوش و فرهاد جهت بانجام رساندن شرط مظفرخان نقشه های مختلفی دارند که اتفاقاتی را رقم زده ..
دیدگاه های کاربران