در مجموع 1363 فیلمی ژانر کمدی یافت شد.
در مجموع 1363 فیلمی ژانر کمدی یافت شد.
در حالی که پروژهای ساختمانی بهزودی قرار است زمین بیسبال محبوب شهر کوچکشان را تحت تأثیر قرار دهد، دو تیم محلی از لیگ تفریحی نیوانگلند برای آخرین بار با یکدیگر روبهرو میشوند. تنشها بالا میگیرد و خندههایی نمادین میانشان رد و بدل میشود، در حالی که دورهای از رفاقت و فرار از واقعیت به پایانی مبهم نزدیک میشود.
الکساندر یازده ساله و خانوادهاش به تعطیلات رویایی به مکزیکو سیتی میروند، اما زمانی که یک بت نفرینشده را پیدا میکنند، همه برنامههایشان به طرز وحشتناکی خراب میشود.
وقتی دو برادر دوقلو یک میمون کوکی اسرارآمیز پیدا میکنند، مجموعهای از مرگهای هولناک خانوادهشان را از هم میپاشد. بیست و پنج سال بعد، این اسباببازی نفرینشده بار دیگر موجی از قتلهای وحشتناک را آغاز میکند و برادران از هم دورافتاده را مجبور میسازد با گذشتهی شوم خود روبهرو شوند.
پس از یک فصل موفق، وبتون «قاتل جون» در آستانه آغاز فصل دوم خود قرار دارد. جون که از ایدههای جدید خالی شده، از داستان یک ایمیل ناشناس در وبتون خود استفاده میکند، اما به زودی شاهد حملات تروریستی واقعیای میشود که شباهت عجیبی به داستان او دارند.
دوکه، یک مامور مخفی بینالمللی که سالها پیش پس از یک حادثهی traumatik بازنشسته شده، مجبور میشود دوباره به میدان برگردد، وقتی که یک نیروی ویژهی کماندو، خواهرزادهاش را میرباید و او را مجبور میکند تا برای آزادیاش، یک فرمول علمی گرانبها را بدزدد.
پنزی، خشمگین و افسرده، خشم خود را بر سر خانواده و غریبهها خالی میکند. انتقادهای مداوم او باعث میشود که از دیگران دور بماند، بهجز خواهر خوشبینش، شانتال، که با وجود تفاوتهایشان همچنان با او همدلی میکند.
پس از اینکه یک دانشجوی ممتاز با رد شدن و دلشکستگی مواجه می شود، راه خود را به سمت شغل مالی می کشد. اما حفظ نمای ظاهری با ساختن دروغ ها دشوار است.
کارلوس و النا در آستانه امضای طلاق هستند که ناگهان هدیهای غیرمنتظره دریافت میکنند؛ هدیهای که به آنها امکان سفر در زمان را میدهد. آنها به دهه 90، دوران نوستالژیک کتهای چرمی، مدل موهای شلوغ و موسیقی پاپ-راک بازمیگردند تا سرنوشت خود را تغییر دهند.
وقتی دختر رویاهایش ربوده میشود، نیت که مردی عادی است، ناتوانیاش در حس کردن درد را به یک قدرت غیرمنتظره تبدیل میکند تا برای نجات او بجنگد.
یک جامعهستیز بینهایت عاشقپیشه از یک بیمارستان روانی فرار میکند و به خانهی یک ستارهی پاپ دههی نود حمله میکند. او فقط میخواهد دوست داشته شود؛ اما او فقط میخواهد زنده بماند.