
در حالی که تا گردن در بدهی فرو رفتهاند، دو برادر نقشهای میکشند تا با فریب یک وارث ثروتمند، خانهشان در ناپل را نجات دهند اما عشق ناخواسته، خیلی زود همه چیز را پیچیده میکند.
در تلاش برای بقا در کپنهاگ پس از جنگ جهانی اول، زن جوانی که باردار و تازه از کار بیکار شده، توسط پیرزنی کاریزماتیک پناه داده میشود تا در اداره یک مرکز زیرزمینی فرزندخواندگی کمک کند. میان این دو، پیوندی غیرمنتظره شکل میگیرد، اما کشفی ناگهانی همه چیز را دگرگون میکند.
پس از آنکه زندگیاش با کشته شدن همسرش در یک حمله تروریستی در لندن زیر و رو میشود، یک رمزگشای نابغه اما درونگرای سیا، وقتی میبیند که رؤسایش دست به اقدامی نمیزنند، تصمیم میگیرد خودش وارد عمل شود.
یک درمانگر روشنبین، در حالی که تلاش میکند دختربچهای را نجات دهد که معتقد است موجودی شیطانی از او تغذیه میکند، با شیاطین درونی خودش روبهرو میشود.
یک خوشگذران برای بهدست آوردن ارثیهاش، نمایشی از یک برنامهی همسریابی به راه میاندازد تا آخرین وصیت پدرش را اجرا کند: اینکه پسرش با زیباترین دختر جهان ازدواج کند.
جیمی و اورلی که از خبر بارداری غیرمنتظره شوکه شدهاند، ناخواسته باعث آغاز تهاجم بیگانگان در شهر کوچکشان میشوند و در مسیر نجات یکدیگر، شهرشان و در نهایت کل کهکشان، یاد میگیرند چگونه با هم همکاری کنند.
پدری به همراه دخترش در راه یک سفر آخر هفته، بهطور تصادفی با یک تکشاخ برخورد کرده و آن را میکشند. در مقصد، رئیس میلیاردر پدر قصد دارد از ویژگیهای شفابخش معجزهآسای این موجود افسانهای سوءاستفاده کند.
اولیویا، خبرنگاری اهل نیویورک، وقتی خبردار میشود که خواهرش مارلا باردار است، به ترکیه سفر میکند. مارلا بهتازگی رابطهای را تمام کرده، اما تصمیم میگیرد بچه را نگه دارد — و درست از همان زمان، اتفاقات شومی شروع به رخ دادن میکنند.
ویولت، مادری بیوه که پس از سالها برای اولین بار قرار ملاقات دارد، به رستورانی مجلل میرود و با دیدن هنری، مردی جذابتر و خوشبرخوردتر از حد انتظارش، احساس آرامش میکند. اما این ارتباط شیرین بهتدریج رو به تلخی میگذارد، چرا که ویولت با پیامهای ناشناس و آزاردهندهای که روی گوشیاش ظاهر میشوند، ابتدا عصبی و سپس وحشتزده میشود.
وقتی یک بوکسور شکستخورده که دوران اوجش را پشت سر گذاشته، رؤیاها و روابطش در آستانه فروپاشی قرار میگیرند، دوباره با گروهی خطرناک وارد ارتباط میشود و مجبور است بزرگترین مبارزه زندگیاش را انجام دهد تا امید و خانوادهاش را پس بگیرد.