دو فیکسر حرفهای به نامهای جک (با بازی جرج کلونی) و نیک (با بازی برد پیت) که پس از وقوع جرم، اقدام به پاککردن و از بین بردن سرنخها میکنند، برای سرپوش گذاشتن بر روی یک جنایت پیچیده و خطرناک استخدام میشوند. اما زمانی که وقوع حوادث غیرمنتظره همه چیز را از کنترل خارج میکند، این دو که خود را گرگهای تنها میدانند، مجبور به همکاری با یکدیگر میشوند و…
ماجرای یک دزد و کودک را در فضای یک خانه را روایت میکند.
دختری به نام سپیده تصمیم دارد با دوست برادرش کیومرث ازدواج کند. او همراه نامزدش کیومرث و بردارش چنگیز برای خرید حلقه ازدواج به یک طلا فروشی میروند. آنها با شوق مشغول انتخاب حلقه هستند که در میان بهت همه، چنگیز اسلحه میکشد و صاحب طلافروشی را وادار میکند محتویات گاوصندوق و همه طلاها را داخل ساکی بریزد. با مقاومت طلافروش، چنگیز به او شلیک میکند.
یک سوپرمارکت در حومه مسکو، به مثابه قلب تاریکی برای "کارمندان" ازبک است که در آنجا بهصورت شبانهروزی کار میکنند و تهدید، مورد سوءاستفاده و زندانی میشوند. محبت موفق به فرار میشود و چرخه بیرحمانه بردهداری مدرن را افشا میکند.
سارا مقدم پس از گم شدن دخترش ارغوان، به دادسرا مراجعه می کند. موبایل ارغوان ردیابی می شود تا آخرین فردی که او را دیده مشخص شود. یافته ها از وقوع اتفاقاتی هولناک پرده بر می دارد.
جوانا یک شمشیرباز رقابتی در پایان دوران حرفهای خود است که به دنبال بهترین شدن در جهان است. برای به دست آوردن برتری، او یک فناوری آزمایشی را دنبال می کند که به او اجازه می دهد از طریق رویاهای شفاف تمرین کند، جایی که او یک رابطه پرفراز و نشیب را با مربی خود آغاز می کند که ازدواج او در دنیای واقعی و مسیر او را به سمت طلای المپیک تهدید می کند.
روایتی از حسن شمشادی خبرنگاری که بیش از چهار سال در سوریه بوده و حالا در خصوص حضور حزب الله لبنان در سوریه به لبنان میرود.
روت، روزنامهنگار آمریکایی، به همراه پدرش ادک برای بازدید از مکانهای دوران کودکی او به لهستان سفر میکند. اما ادک، که از بازماندگان هولوکاست است، از زنده کردن دوباره خاطرات دردناک خود امتناع میکند و با ایجاد موانع، سفر را مختل میکند و بهطور ناخواسته موقعیتهای خندهداری را به وجود میآورد.
بر اساس یک پرونده دادگاه تاریخی واقعی، یک روزنامه نگار جسور رفتار غیراخلاقی یک رهبر محترم را زیر سوال می برد
من پنگوئن گمشده ای از آلودگی نفتی دریا نجات پیدا می کند و زندگی ماهیگیر دلشکسته ای را زیرورو می کند. طولی نمی کشد که آن دو دوستانی جدانشدنی می شوند و حتی اقیانوس وسیع هم نمی تواند میان آن ها جدایی بیندازد.