امین و اکوان به شهر جديدی مي روند تا زندگي تازه اي را شروع کنند. امين آرايشگر خوش قلب و مهربان است، اما اکوان که آدم حسود و طمع کاري است، حاضر نيست با تلاش و زحمت پول در بياورد...
عزیز و نوهاش حمید، بیخبر خانواده به مشهد میروند. حمید به دنبال تماشای مسابقه فوتبال است، اما عزیز مخالف اوست…
در دورانی که سایه «اهریمن» بر سرزمینها سیطره یافته، «جمشید شاه» با سپاهی متشکل از متحدانش و با تکیه بر فرّ ایزدی خود در مقابل سپاهیان اهریمن صف آرایی میکند، به خواست «یزدان» جمشید شاه بر اهریمنیان پیروز می شود. جمشید بر تخت شاهنشاهی تکیه زده و مغرور از پیروزی، خود را دارای فر ایزدی میداند. وی متحدان را برای اشغال سرزمینهای دیگر و شکار اهریمن فرا میخواند اما یزدان از وی روی برگردانده و فرّ و فراست و تاج و تخت جمشید را از وی میستاند. جمشید تنها، گرفتار طمع و جنونی سیری ناپذیر میشود. وی دخترش «شهرزاد» را تنها میگذارد و به شورای وزراء وصیت میکند تا در زمان غیابش «مرداس» متحد و والی سرزمینهای جنوبی بر تختش تکیه زند.
«خاطرات الاغ مهربان» درباره پژمان است که برای مسافرت نزد دایی خود می رود. در آنجا متوجه یکی از کارمندان دایی اش می شود که یک الاغ است. ابتدا از او می ترسد ولی رفته رفته با هم صمیمی شده و…
داستان زندگی خواهر و برادری به نام های ساینا و سینا است که پدر و مادرشان را با رفتارهای نادرستشان به ستوه آوردهاند. یک روز صبح که آنها از خواب بیدار میشوند در کمال تعجب پی میبرند که پدر و مادرشان ناپدید شدهاند. ساینا و سینا قدم در راهی میگذارند که مشکلات عجیب و غریبی انتظارشان را میکشد.
پسربچه اي تحت تأثير قصه هاي يك پرستار مهربان و تخيلات خود به كمك يك دختر سرطاني مي شتابد..