وقتی که جسد دو سرنشین اتومبیل در نزدیکی جسد یک پلیس کشف می شود ، یک پلیس محلی به نام مارج گاندرسون ، این اتفاق را با پرونده ی دو خلافکار به نام های کارل و گایر کنار هم می گذارد و…
زمانیکه اختراع مرموز ون هلسینگ از کنترل خارج می شود، درک و رفقای هیولایش همگی به انسان و جانی نیز به هیولا تبدیل می شوند. هم اکنون که درک در بدنی اشتباهی قرار گرفته و قدرت هایش را از دست داده، به همراه جانی که عاشق زندگی جدیدش به عنوان یک هیولاست، باید با همکاری یکدیگر بشتابند تا درمانی برای خود پیدا کنند.
یک دزدی ناموفق نشان می دهد که یک خبرچین پلیس است و فشار در یک انبار افزایش می یابد. وقتی بازماندگان - آقای وایت کهنه کار، آقای نارنجی تازه وارد، آقای بلوند آزاد شده روان پریش، آقای پینک راسوی دعواگر و آقای نایس گای ادی - بازماندگان خشونت به بار می آورند.