یک مامور سابق سیا زمانی که زنی مرموز از گذشته خود دوباره ظاهر می شود به دنیای خطرناکی بازگردانده می شود. اکنون که توسط یک قاتل بی امان و یک برنامه عملیات سیاه سرکش قرار گرفته و هدف قرار گرفته است، باید به مهارت هایی که فکر می کرد در یک بازی بقای پرمخاطره پشت سر گذاشته است تکیه کند.
زمانی که محل زندگی آرام گروهی از روستاییان در معرض خطر مرگباری قرار می گیرد، یک دختر مبارز و شجاع برای محافظت از آنجا و اهالی آن وارد عمل می شود و...
سی و پنج سال پیش قاتل بی رحمی سه نوجوان را به قتل رساند و حالا برای گرفتن چهارمین قربانی خود در شب هالووین برگشته است. وقتی جیمی هفده ساله با او روبرو می شود، به همان سال سفر می کند و با مادر نوجوان خود برای از میان برداشتن این قاتل روانی همدست می شود.
خانواده ای برای تفریح به خانه اجاره ای مجللی می روند، اما با از کار افتادن تمام وسائل الکترونیکی و از راه رسیدن دو غریبه به خانه همه چیز رنگ تاریک و هراس آوری به خود می گیرد و ...
پس از اینکه اختلاف بر سر یک بلیت بخت آزمایی برنده به یک گروگان گیری مرگبار تبدیل می شود، شاهدان باید دقیقا تصمیم بگیرند که برای کاهش 156 میلیون دلاری تا کجا پیش خواهند رفت و چقدر خون حاضرند بریزند.
داستان واقعی زندگی بی جانسون از تولد تا فارغ التحصیلی است با والدین کندذهن و خانواده شلوغی که نمی توانند در مسائل زندگی کمک چندانی به او کنند.
پس از آنکه آقای فریز دانشمند شیطان صفت، آخرین اختراع خود را روی دو تا از قوی ترین مجرمان شهر گاتهام آزمایش و راه اندازی می کند، همه چیز از بد به بدتر تبدیل می شود! با تبدیل آنها به هیولای جهش یافته فوق العاده بزرگ و شرور آنها شروع به ویران کردن بی حد و مرز خیابان های گاتهام می کنند. بتمن با قرار دادن ربات مکانیکی غول پیکر در مقابل آنها قصد دارند تا از تخریب این هیولاهای جهش یافته جلوگیری کند اما
مایکل هیرو، یک مدیر عامل قدرتمند است که با گذاشتن جایزه یک میلیون دلاری برای یافتن قاتلان نوهاش، به دنبال انتقام از آنها میباشد. حال با پخش شدن این خبر، خطرناکترین قاتلان جهان برای انجام این ماموریت حاضر میشوند اما…
مرد جوانی با آینده ای روشن دچار یک تصادف مرگبار می شود و با کمک دوست حیوانی بعید زندگی جدید خود را بازسازی می کند.
براساس داستانی واقعی در سال 1909 میلادی، روایت شده و در مورد پسری جوان به نام ویلی بوی است که عاشق یک دختر بومی زیبا به نام کارلوتا میشود. اما پدر کارلوتا، رهبر قبیله محلی، اجازه نمیدهد آنها با یکدیگر ازدواج کنند. در این میان با بالا گرفتن درگیری میان آنها، پدر کارلوتا بر اثر شلیک تصادفی با اسلحه، جان خود را از دست میدهد و عاشقان جوان به صحرای موهاوی فرار میکنند. حال کلانتر محلی دو ردیاب بومی آمریکایی را برای دستگیری آنها هدایت میکند اما…