آنر یک دانشآموز بلندپرواز دبیرستانی است که تنها تمرکزش ورود به دانشگاه هاروارد است، با این فرض که میتواند برای اولین بار توصیهای را از مشاور راهنمایی خود، آقای کالوین، کسب کند. آنر که مایل به انجام هر کاری است، نقشهای شبیه به ماکیاولیسم برای از بین بردن سه رقیب دانشجوی برتر خود میسازد، تا زمانی که او به طور غیرمنتظرهای گرفتار بزرگترین رقیب خود، مایکل میشود.
دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...
Mr. Molly Mahoney مدیر بی دست و پا و ناامن پس از اینکه آقای ماگوریوم فروشگاه را به او وصیت می کند، یک تغییر تاریک و شوم شروع به تسخیر Emporium می کند که زمانی قابل توجه بود.
آقای گرگ و دار و دسته اش خلافکاران سابقه داری هستند که بالاخره دستگیر می شوند. آنها اکنون باید به شهروندان درستکاری تبدیل شوند و این چالش سخت ترین چالش زندگی آنها خواهد بود.
یک دزدی ناموفق نشان می دهد که یک خبرچین پلیس است و فشار در یک انبار افزایش می یابد. وقتی بازماندگان - آقای وایت کهنه کار، آقای نارنجی تازه وارد، آقای بلوند آزاد شده روان پریش، آقای پینک راسوی دعواگر و آقای نایس گای ادی - بازماندگان خشونت به بار می آورند.
والتر نف زخمى وارد دفتر كارش مىیشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میكند: این كه چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى دیتریكس رفت و به خانم خانه، فیلیس، دل باخت، طورى كه قبول كرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى كند...