در یک دهکده ایتالیایی، یک دختر نوجوان آمریکایی به نام وایولت در یک ماجراجویی جادویی به مکانی به نام واندرول سفر میکند.
زمانی که انجام هیپنوتیزم در یک جشن تولد از یک شوخی و سرگرمی به اشتباهی بزرگ تبدیل میشود، دو دوست صمیمی به نامهای مگان و پیج، صبح روز بعد بدون هیچ خاطرهای از شب گذشته از خواب بیدار میشوند و…
یک مرد مجبور می شود با ترس های خود روبرو شود و با گذشته آشفته خود روبرو شود. او باید راهی برای زنده ماندن پیدا کند، وقتی همکارش دیوانه میشود و شروع به آدمکشی میکند...
یک قاتل زنجیره ای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین می کند.
اریک برای دیداری کوتاه به خانه بازمی گردد و خود را بین اتحاد مجدد با خواهرانش و تعقیب یک پیروزی با گروه پوکر قدیمی خود می بیند. همانطور که سفر طولانی می شود، اریک به طور فزاینده ای برای جلوگیری از رویارویی ها و افشاگری ها مشکل پیدا می کند زیرا نمای او که به دقت ساخته شده است، جای خود را به درگیری های دوران کودکی قدیمی می دهد.
در اعماق کوههای آپالاچی در کارولینای شمالی، پسری 18 ساله به نام جیکوب میان ماندن با پدری ظالم و مادری رنج کشیده یا ترک همیشه این منطقه با دختری که دوستش دارد، سرگردان است و…
پیتر هشت ساله با ضربه ای مرموز و مداوم از داخل دیوار اتاق خوابش گرفتار می شود - ضربه ای که والدینش اصرار دارند که همه در تخیل اوست. با تشدید ترس پیتر، او معتقد است که والدینش ممکن است راز وحشتناک و خطرناکی را پنهان کنند و اعتماد آنها را زیر سوال می برد.
دو بازیکن بسکتبال کاملا متفاوت که ظاهرا کیلومترها از هم فاصله دارند به زودی متوجه نقاط مشترک خود شده و برای به دست آوردن پول بیشتر، با هم متحد میشوند و…
یک قاتل محکوم به اعدام معروف به عروسکگردان همچنان خود را بیگناه میداند و ادعا میکند زمانی که قربانبان را به قتل میرسانده، نیرویی شیطانی بدن او را کنترل میکرده است. در این میان دختر او مایکل، زمانی که اطرافیانش به شکلی وحشیانه کشته میشوند، ادعای پدرش را باور میکند. حال مایکل تلاش میکند پیش از کشته شدن همه عزیزانش، نفرین عروسکگردان را متوقف کند اما…
ساکنان یک روستا متوجه می شوند قرار است شیطانی در میان آن ها متولد شود؛ اما تلاش هایشان برای فرار از آن و از بین بردنش تنها به آشوب بیشتر دامن می زند.