دختری به نام سپیده تصمیم دارد با دوست برادرش کیومرث ازدواج کند. او همراه نامزدش کیومرث و بردارش چنگیز برای خرید حلقه ازدواج به یک طلا فروشی میروند. آنها با شوق مشغول انتخاب حلقه هستند که در میان بهت همه، چنگیز اسلحه میکشد و صاحب طلافروشی را وادار میکند محتویات گاوصندوق و همه طلاها را داخل ساکی بریزد. با مقاومت طلافروش، چنگیز به او شلیک میکند.
دن چیس چند دهه است که از سازمان سیا بیرون آمده و در خفا زندگی میکند تا اینکه قاتلی از راه میرسد و چیس را دوباره مجبور بهانجام کارهایی میکند که دوست ندارد؛ این پیرمردِ کارکشته میفهمد که آینده و گذشتهٔ او بهم گره خورده است و چارهای جز بازگشت، پیش پای خود نمیبیند.
یک دهه پس از اشتباهی تراژیک، چس چندلر و محقق ماورالطبیعه، جان کنستانتین، برای درمان دختر چس اقدام میکنند.
یک کوهنورد گمشده به طور تصادفی با پیرمردی روبرو میشود که در یک کلبه دور افتاده در جنگل زندگی میکند. اما به زودی مشخص میشود که یکی از این دو نفر راز وحشتناکی را پنهان میکند که پس از مدتی هر دوی آنها را گرفتار کابوسی ترسناک کرده و…
پسری جوان آرزو دارد راه پدرش را که قهرمان مسابقات هنرهای رزمی ترکیبی است دنبال کند. اما…