
پس از مرگ ناگهانی مادربزرگ دورافتادهاش، طوفان برفی رزاریو را در کنار جسد او محبوس میکند و در همین حال نیروهای فراطبیعی تاریک شروع به حمله به او میکنند.
دومینیک، یک قاتل حرفهای آموزشدیده، برای فرار از گذشته پرآشوب خود تلاش میکند زندگی جدیدی را در آمریکای جنوبی آغاز کند. اما بهزودی خود را در شهری مییابد که گرفتار خشونت و فساد است. در مواجهه با حملات بیرحمانه پلیس و مافیا، دومینیک باید تصمیم بگیرد که آیا از خود محافظت کند یا از خانواده بیگناهی که به او پناه دادهاند.
قسمت هشتم منتشر شد.
یک جنگجو از آینده ای پسا آخرالزمانی به سال 1997 سفر می کند تا از یک دانشمند هوش مصنوعی که توسط یک سایبورگ بی احساس - و نابود نشدنی - شکار شده است، محافظت کند.
پس از مرگ سوپرمن چندین ابرقهرمان جدید خود را به عنوان جانشینهای احتمالی او معرفی میکنند. اما در این بین با چالش هایی مواجه میشوند و…
آگوستو پینوشه خون آشامی است که در عمارتی ویران شده و سرد زندگی میکند. حال او پس از گذشت 250 سال تصمیم میگیرد از نوشیدن خون دست کشیده و امتیاز زندگی ابدی را رها کند، زیرا دیگر نمیتواند تحمل کند که دنیا از او به عنوان یک دزد یاد میکند. اما در این میان علیرغم بدنام شدن چهرهاش و همچنین وضعیت پیچیده خانوادگی، او از طریق یک رابطه غیرمنتظره، انگیزهای جدید برای ادامه زندگی پیدا میکند و…
سوپرمن در نبرد نهایی، با دشمن غیرمنتظره ای روبرو شده است که قرار است تمام هستی وی را برباید. دشمنی تحت عنوان دومزدی که به معنای روز رستاخیز است و باید دید که سوپرمن چه کارهایی می تواند در برابر وی انجام دهد.
سایبورگ یک تهدید قریب الوقوع در اعماق اقیانوس ها را پیدا میکند که به قدری قدرتمند است که باعث تشکیل یک “اتحاد عدالت” جدید میشود.
مردی که به دلیل خاطره تلخ دوران کودکی خود از کریسمس متنفر است، با کسی آشنا می شود که به او شادی و جادوی واقعی این عید را نشان می دهد.
مردی بسیار مضطرب اما خوشظاهر به نام بو رابطه خوبی با مادرش ندارد و هرگز پدر خود را به درستی نشناخته است. هنگامی که مادر بو میمیرد، او به خانه بازمیگردد اما به زودی با حوادث عجیب و ماورایی روبرو شده و…
زمانیکه کهکشان با تهدید یک کاپیتان فضایی بدجنس مواجه میشود، مکانیکی بنام “راچت” به همراه ربات دستیارش “کلانک” به یک تیم متشکل از جنگجویان حرفه ای ملحق میشوند تا جهان را نجات دهند…