«سالهای دور از خانه» نخستین اسپینآف ایرانی است و بر 2 شخصیت خنجری و زهره که در «شاهگوش» حضور داشتند تمرکز دارد. این سریال، ماجراهای آن 2 را پس از پایان سربازی در کلانتری 110 ملت، روایت میکند.
در پی اختلاف و جدالی که بین دو گروه از قاچاقچیان مواد مخدر پیش میآید به پاسگاه مرزی اطلاع داده میشود که محمولهای از مواد مخدر در حال عبور از مرکز کشور است..
بهرام، که یک مبارز سیاسی تحصیل کرده خارج از کشور است و در فنون رزمی هم مهارت دارد، توسط پدر همسرش شیرین، که یک تیمسار است، مورد تعقیب قرار میگیرد. تیمسار از این که یکی از آشنایانش مبارزی علیه رژیم شاهنشاهی از کار درآمده، ناراحت است و برای اعادهٔ حیثیت میخواهد بهرام توسط خود او دستگیر شود. بهرام از خانهٔ دوستش جمال با شیرین تماس میگیرد و نشانی خانهٔ جمال را به او میدهد. شیرین نزد او میرود، غافل از این که زیرنظر بوده و نیروهای امنیتی را با خود به آنجا کشاندهاست.
سازمان موساد از چند طريق قصد ضربه زدن به جمهوري اسلامي را دارد و به اين منظور، زني به نام نسرين را به ايران مي فرستد. نسرين، خواهرزن احمد ـ يك افسر اطلاعاتي ـ است. با استقرار نسرين در خانه احمد، او از آخرين خبرها غيرمستقيم اطلاع پيدا مي كند. در پي بمب گذاري هاي متعدد، ردپاي نسرين نيز پيدا مي شود و احمد او را تعقيب مي كند. نسرين خواهرزاده خردسالش را مي ربايد و در خانه اي زنداني مي كند..
در جریان حمله عراق به ایران، یکی از روستاهای کردنشین شناسایی میشود و قرار میشود یک گروه از نیروهای عراقی به روستای مزبور حمله کند. آنها قصد دارند با زدن زاغههای مهمات، سکوی موشکی خودشان را به آن منطقه برای حمله به شهرهای غرب ایران منتقل کنند. سید قاسم خرمدره همراه تعدادی از بسیجیهای رزمنده برای شناسایی و نجات روستاییان، عازم آن منطقه میشود ولی..