ژاله صامتی
ژاله صامتی بازیگر اهل ایران است. او در رشتهٔ تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغتحصیل شد و فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۷۲ و با بازی در دت یعنی دختر آغاز کرد.
ژاله صامتی بازیگر اهل ایران است. او در رشتهٔ تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغتحصیل شد و فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۷۲ و با بازی در دت یعنی دختر آغاز کرد.
قسمت پنجم منتشر شد.
این داستان درباره خانوادهای است که برای کسب سود مالی بالا تصمیم به واردات قهوه میگیرند و در این کار چنان موفق میشوند که شخصیت اصلی به عنوان «پدر قهوه» شهرت پیدا میکند.
مردی دو زن، یکی از محلات پائین شهر و یک زن نیز در محلات بالا شهر دارد و از هر کدام از این زنها نیز فرزندانی دارد که از وجود یکدیگر بیخبر هستند…
قصه این است که اگر دیگر طبیعتی برای زندگی حیوانات وجود نداشته باشد و زمین از آهن و ستون و سیمان بهجای درخت پر شده باشد حیوانات هم ناچارند در آپارتمان و خانههایی شبیه به آن زندگی کنند. در این سریال داستان آهویی روایت میشود که زمین و دشتش را میفروشد تا آپارتمانی در شهرک کلیله و دمنه بخرد و زندگی بهتر و راحتتری داشته باشد.
منیره و بابک زن و شوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید میآورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک میکند و...
این فیلم داستان آن روایتگر زندگی زنی به نام مهری است که ناخواسته درگیر ماجرایی مجهول میشود و در پی حل آن است.
گروهی از دختران دبیرستانی برای جشن تولد هم کلاسی شان به شهر بازی میروند ،در این میان برادر یکی از دختران آنها را در شهر بازی می بیند و می کوشد این دختر را به خانه بازگرداند اما به یک باره فاجعه رقم می خورد...
مادری سراسیمه وارد کلانتری میشود و به افسر نگهبان میگوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است. سحر دختری بلندپرواز و مطلقه است که به دلیل نوع پوشش و آرایش و ارتباطاتش در محله پشت سرش حرف زیاد است...ماجرای فیلم پیرامون پیدا کردن ردی از سحر پیش میرود..
ناصر، رزمنده اي كه بارها در جبهه بوده و حالا به كار تصويربرداري مشغول است، پس از شهادت شوهر خواهرش علي كه الگوي او در زندگي بوده، نسبت به جعفر كه مي خواهد با خواهرش ازدواج كند و جاي علي را بگيرد، احساس خوشايندي ندارد، با اين حال حاجي ـ فرمانده عمليات در خاك عراق ـ ناصر را به عنوان تصويربردار به همراه جعفر و هادي ـ كه خانواده اش را در دزفول از دست داده...
آرش که متهم به قتل نامزدش لیدا است، در انتظار حکم دادگاه در زندان به سر می برد. او برای مادرش قسم می خورد که بی گناه است. گاهی پذیرش واقعیت و تجدید نظر در عقاید و باورهای انسان، سخت تر از حکم قصاص است.
«گلدن تایم» روایت دوازده اپیزود بنا بر ماه های سال است که از فروردین شروع و در اسفند پایان می یابد. هر اپیزود در اتومبیل و در لحظه غروب خورشید که به اصطلاح گلدن تایم نامیده می شود، رخ می دهد که روایتگر زندگی انسان هایی است که باید در لحظه ای مهم و طلایی در زندگیشان تصمیمات سرنوشت سازی بگیرند.