قسمت هشتم منتشر شد.
داستان از رقابت طولانیمدت روپر کامبل-بلک و تونی بدینگام پیروی میکند که به اوج خود میرسد.
این داستان شخصیتهای کلاسیک را به گونهای نوآورانه به تصویر میکشد که آنها قهرمانانی نیمههیولا و نیمهوسیله نقلیه کامیون هستند. این قهرمانان با همکاری یکدیگر از قدرتهای خاص خود استفاده میکنند تا شهر تماموسیله نقلیه موتروینیا را از مزاحمان مانند فانتوم فریز و ون نامرئی محافظت کنند.
یودرا که با مشکلات خشم دستوپنجه نرم میکند، مأموریتی مخفی برای سرنگونی یک باند قدرتمند مواد مخدر به سرپرستی فیروز و پسرش شفیق به او محول میشود. یودرا این مسئولیت را میپذیرد زیرا میخواهد از فیروز برای مرگ والدینش انتقام بگیرد.
در آیندهای دیستوپیایی نزدیک، یک نظم نوین جهانی شکل میگیرد که به جنگ جهانی سوم منجر میشود. هند تلاش میکند بیطرف بماند، اما این امر به اشغال تامیل نادو در جنوب کشور منجر میشود.
زمانی که یک کماندوی ارتش متوجه میشود که عشق واقعیاش برخلاف میل او نامزد شده است، در تلاشی جسورانه سوار قطاری میشود که به مقصد دهلی نو میرود تا این ازدواج ترتیب داده شده را از مسیر خارج کند. اما زمانی که گروهی از دزدان چاقودار شروع به ترساندن مسافران بیگناه قطار خود می کنند، کماندو برای نجات اطرافیانش آنها را در یک کشتار مرگبار به خود می گیرد - و آن چیزی که باید یک رفت و آمد معمولی باشد را به آدرنالین تبدیل می کند. سواری هیجان انگیز
رستاخیز معمایی، داد و بیداد و مجازات یک هیولای مرده در یک بیابان دورافتاده، پس از برداشتن قفسه ای از برج آتش فروریخته ای که جسد پوسیده آن را دفن کرده بود، یک قاتل نمادین جدید را آزاد می کند.
در حومه بنگلور، کوندانا، یک ASI آتشین در یک پاسگاه خیالی بنگلور قرار دارد که با یک گانگستر محلی درگیر می شود. در همین حال، زندگی عاشقانه او با ساهانا با موانعی روبرو است. ACP Lakshmi یک جنایتکار بدنام را شکار می کند، در حالی که راجو برای نجات پسر بیمار خود تلاش می کند. از آنجایی که این زندگی ها در هم تنیده می شوند، یک مورد منحصر به فرد در کوندانا به نقطه کانونی تبدیل می شود و همه آنها را در داستانی از رمز و راز و پیوند به هم پیوند می دهد.
درام درمورد دیدار مجدد مدرسه در سنین بالا که در آن دانشآموزان دستهای از یک مدرسه صومعه در سال 2008 مجبور میشوند در سال 2018 به مدرسه خود بازگردند و 3 ماه را برای شرکت در امتحانات هیئت مدیره و پس از آن با حکم دادگاه سپری کنند.
در یک شهر کوچک روستایی، سه نفر از دوستان غیرمحتمل - پرسی بوی، کیتی کاب و دیزی هاوکینز - با هم متحد می شوند تا عنوان روز ورزش مدرسه محلی را از گروهی از قلدرهای کلاس پنجم بگیرند. اما در حالی که پسر پرسی با کمک جفتهایش تمرین میکند، پس از آن توانایی ماوراء طبیعی خود را در دیدن ارواح گمشده کشف میکند - هدیهای که از پدربزرگش منتقل شده است. پسر پرسی باید بر ترس های خود غلبه کند، انعطاف پذیری خود را ثابت کند و به نیرویی تبدیل شود که باید با او حساب کرد.
ایتان هانت باید با یک دلال اسلحه روانی و خطرناک رو در رو شود، در حالی که مجبور است هویتاش را مخفی نگه دارد…