یک دختر ده ساله بااستعداد به نام مودی که به عنوان کارآگاه خصوصی مشغول به فعالیت است، تصمیم میگیرد که با تعدادی از همکلاسیهایش به نامهای ازرا، آوا و کایل یک آژانس تحقیقاتی را برای کشف و رسیدگی به جرایم مختلف راهاندازی کنند و...
رینا ویرک، یک دختر چهارده ساله، برای پیوستن به دوستان در یک مهمانی رفت و دیگر به خانه برنگشت. هفت دختر و یک پسر نوجوان متهم به قتل وحشیانه بودند.
پس از اخراج شدن از جنگل، وودی فکر می کند که خانه ای برای همیشه در کمپ وو هو پیدا کرده است - تا زمانی که یک بازرس تهدید می کند که کمپ را تعطیل می کند.
یک کارآگاه شیکاگو پس از اینکه جنایات یک قاتل زنجیرهای نوظهور با جنایاتی که پنج سال قبل از آن تحقیق کرده بود مطابقت میدهد، به اسکاتلند سفر میکند، که یکی از آنها صحنه جنایت دوست دختر کشته شدهاش بود.
یک قاتل قراردادی، پس از تشخیص زودهنگام زوال عقل، این فرصت را پیدا می کند تا با نجات جان پسر بالغ خود که از او جدا شده، خود را نجات دهد. اما برای انجام این کار، او باید با پلیسی که به او نزدیک شده و همچنین با تیک تاک ساعت ذهن خود که به سرعت رو به زوال است، مسابقه دهد.
پسری یک روز را با یک دختر می گذراند و آن دختر بعد از آن روز به طور کامل ارتباطـش را با او قطع می کند، این پسر به خاطر علاقه ای که به این دختر پیدا کرده است، سر تا سر جهان را دنبال این دختر می رود اما نمی داند چه اتفاقات شومی انتظارش را می کشند.
دو دوست قدیمی در انبار یک شرکت تجارت الکترونیک استخدام شده اند. «آلیس» به عنوان یک انتخابگر باید سفارشات را از قفسه ها خارج کند، «مگان» نیز به عنوان کارآموز مدیریت، نظارت و مدیریت گروهی از انتخابگران را برعهده دارد. «مگان» در تلاش برای حفظ شغل جدیدش، مجبور است همکار باردارش «آلیس» را تحت فشار و جنینش را در معرض خطر قرار دهد تا «نرخ انتخاب» او را بالا ببرد.
یک دانشجوی هنر جوان به نام میا وستبروک از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرد. اما زمانی که میا به صورتی غیرمنتظره، راهی سفری عجیب و خطرناک به سوی یک سرزمین ناشناخته میشود، همه چیز تغییر میکند و…
مت کانینگهام، در پی درگذشت همسرش، به تنهایی مسئولیت مراقبت از فرزندان کم سن و سالش را برعهده دارد. پس از آنکه یک زمین کشاورزی به مت ارث می رسد، او به سختی تلاش می کند که خود را با شرایط زندگی در مزرعه وفق دهد و...
پسر بچهای در دوران کودکی مادرش توسط فرد ناشناسی به قتل رسیده و پدرش مرد سخت گیریست که عرصه زندگی را برای اون تنگ کرده است و مشکلات و مسائل زیاد باعث شده که او بیشتر و بیشتر در خودش فرو رود و دچار افسردگی شود .یک روز به طور اتفاقی اون متوجه قدرت عجیبی در خودش میشود او متوجه میشوده که از قدرت ادراک ذهنی(تلهپاتی) فوق العاده قدرتمندی برخوردار است و می تواند تاریخ و زمان را تغییر دهد..