گِجا که در ترور پَمّا شکست میخورد، خود را در همان زندانی مییابد که قربانیاش در آن نگهداری میشود. اما اینبار او مصمم است که کار نیمهتمامش را تمام کند. در همین حال، یک پلیس بیرحم نقشهای خطرناک میریزد: انتقال زندانیان خطرناک به راجستان. این تصمیم همه چیز را به اوج تنش میرساند، جایی که نبرد برای بقا، انتقام و عدالت در هم میآمیزد. این داستان، تلاقی مرگ و عدالت است؛ جایی که هر حرکت، سرنوشت زندگان و مردگان را تغییر میدهد.
ملودی بروکس دانشآموز کلاس ششم است که به دلیل فلج مغزی، از صدا کردن مستقیم عاجز بوده و از ویلچر استفاده میکند. او با کمک فناوریهای کمکی و حمایت بیدریغ دوستانش، ثابت میکند که چیزی که برای گفتن دارد مهمتر از نحوه بیان آن است.
آویناش ورما را دنبال می کند و در حال تحقیق در مورد قتل دستیار وزیر در یک تیراندازی جمعی است. همانطور که تیم او عمیق تر به پرونده می پردازد، توطئه تاریک تری فاش می شود.
یگان ویژه ارتش هند طی عملیاتی سری، تلاش میکند که انتقام سربازان کشته شده خود را از یک گروه تروریستی بگیرد و...