ویلیام جیمز موری یک بازیگر و کمدین آمریکایی است که به دلیل تحویل مرده در نقش هایی از کمدی های استودیویی گرفته تا درام های مستقل شناخته شده است. وی چندین جایزه از جمله جایزه BAFTA ، دو جایزه گلدن گلوب و دو جایزه Primetime Emmy و همچنین نامزد دریافت جایزه اسکار دریافت کرده است. در سال 2016 به موری جایزه مارک تواین برای طنز آمریکایی اهدا شد.
زندگی یک قاتل حرفه‌ای بازنشسته زمانی دگرگون می‌شود که همسر سابق و پسرش بدون اطلاع قبلی، درست در ایام تعطیلات به سراغش می‌آیند—زیرا آن‌ها در حال فرار از همدستان قدیمی او در مافیا هستند.
وقتی یک نویسنده‌ی منزوی، یک سگ گریت دین متعلق به یک دوست مرحوم را به فرزندی قبول می‌کند و با او پیوند برقرار می‌کند، کم‌کم با گذشته و زندگی درونی خلاقانه‌ی خودش کنار می‌آید.
خانواده اشپنگلر به جایی که همه چیز شروع شد - آتش‌خانه نمادین شهر نیویورک - بازمی‌گردند تا با Ghostbusters اصلی که یک آزمایشگاه تحقیقاتی فوق سری ایجاد کرده‌اند تا ارواح متلاشی‌کننده را به سطح بعدی ببرند. اما هنگامی که کشف یک مصنوع باستانی نیروی شیطانی را آزاد می کند، Ghostbusters جدید و قدیمی باید برای محافظت از خانه خود و نجات جهان از عصر یخبندان دوم به نیروها بپیوندند.
پس از شکست تانوس و بازگرداندن شرایط به حالت عادی، اسکات لنگ زندگی آرام و خوش و خرمی را تجربه می‌کند. این آرامش پس از شیطنت‌های کیسی، دختر اسکات که سعی دارد تا جا پای پدرش بگذارد، به آشوب کشیده می‌شود.
داستانی واقعی در مورد مردی به نام «جان «چیکی» داناهو» روایت می‌کند که در سال 1967 از نیویورک عازم ویتنام می‌شود تا ماءالشعیری به دست دوستان دوران کودکی‌اش برساند. داناهو این محموله را با کشتی و سپس...
نامه ای عاشقانه به روزنامه نگاران در پاسگاه یک روزنامه آمریکایی در یک شهر خیالی قرن بیستم فرانسه که مجموعه ای از داستان های منتشر شده در "مجله اعزام فرانسه" را زنده می کند.
یک مادر به همراه فرزندانش به یک شهر کوچک می‌روند. در این شهر آن‌ها باید ارتباط خود با ارواح و راز میراث مخفی پدربزرگ را کشف کنند.
فیلم هرج و مرج فضایی Space Jam داستان مایکل جوردن هست که در یک سفر پرماجرا با باگز بانی همراه می‌شه. ماجرا از اونجایی شروع می‌شه که مایکل جوردن جو ...
یان ولیز برای زندگی به شهر لندن مهاجرت می‌کنند و گارفیلد نیز به همراه آن‌ها عازم این شهر می‌شود. در این میان یک پیرزن ثروتمند تمام دارایی خود را به گربه‌اش «پرنس 12» می‌بخشد. این امر حسادت تنها وارث او «لرد دارگیس» را بر می‌انگیزد. به همین دلیل «لرد دارگیس» درصدد قتل «پرنس 12» برمی‌آید و او را در درون رودخانه می‌اندازد. در همین حال گارفیلد و ادی به گشت و گذار در خیابانهای لندن مشغولند. درنهایت، طی حادثه‌ای گارفیلد و پرنس جا به جا می‌شوند و گارفیلد به سمت قلعه و در واقع به سوی خطر روان می‌شود…
