
گریس زنی مذهبی است که در خانهای قدیمی زندگی میکند. این خانه همیشه تاریک نگه داشته میشود، زیرا دو فرزند او، آن و نیکلاس، به طور نادری به نور حساس هستند. وقتی خانواده کمکم به این شک میافتند که خانهشان تسخیر شده، گریس با تمام وجود تلاش میکند تا در برابر رویدادهای عجیب و رؤیاهای نگرانکننده، از فرزندانش محافظت کند.
در جریان مجموعهای از رویاروییهای فزاینده، دیوید دان، نگهبان امنیتی سابق، از تواناییهای ماورایی خود برای پیدا کردن کوین وندل کرامب ـ مردی آشفته با بیستوچهار شخصیت متفاوت ـ استفاده میکند. در همین حال، الایجا پرایس با حضوری مرموز ظاهر میشود؛ کسی که نقش کارگردان پشت پرده را دارد و رازهایی حیاتی درباره هر دوی آنها در دل خود پنهان کرده است.
سال 1984؛ «مایکل لارسون»، راننده بیکار یک وانت بستنیفروشی از اوهایو، وارد برنامه مسابقهای «Press Your Luck» میشود، در حالی که رازی در دل دارد: راهی برای بهدست آوردن پول بینهایت. اما وقتی پیروزیهای پیاپی او ادامه پیدا میکند، مدیران پشت صحنه کمکم به انگیزههای واقعیاش پی میبرند و این موفقیت در معرض تهدید قرار میگیرد.
در سال 1944، «دین بری»، یک ملوان آمریکایی 23 ساله، وارد ناپل میشود؛ شهری که پس از آزادسازی ایتالیا در اثر بمباران به ویرانهای تبدیل شده است. دین با «لوسیا» آشنا میشود، دختری جوان و بسیار فقیر که به شدت عاشقش میشود. دو سال بعد، با پایان خدمت، دین مجبور میشود به نیوجرسی بازگردد و لوسیا در ناپل تنها و باردار باقی میماند.
قسمت دهم منتشر شد.
در شهرکهای نفتخیز غرب تگزاس روایت شده و داستان گروهی از کارگران حفاری و میلیاردرهای سرمایهگذار در صنعت نفت را به تصویر میکشد که رونق عظیمی را در صنعت نفت ایجاد کردهاند، اما این رونق به مرور زمان باعث تغییر آب و هوا، اقتصاد و ژئوپلیتیک منطقه شده و…
همزمان با نزدیک شدن به اجرای ممنوعیت جهانی یک اپلیکیشن چینی محبوب، یک کارشناس مهاجر سایبری که به اشتباه متهم شده است، برای پاک کردن نام خود و افشای توطئهای که دموکراسی جهانی را به خطر انداخته، تلاش میکند.
داستان در مورد غریبه ای مرموز اهل آفریقای جنوبی به نام جیکوب کینگ می باشد که پس از قطع شدن تمامی راه های ارتباطی با خواهر کوچک ترش در لس آنجلس، تصمیم میگیرد برای پیدا کردن او به لس آنجلس بیاید. او در تلاش است تا اخرین حرکات خواهرش را ردیابی کند و در این حال آثاری از مواد مخـدر و رازهایی وحشتناک پیدا می کند که او را ناامید می کنند. کینگ که به هشدارهای بازگشت به خانه اعتنایی نمی کند، مصمم است تا انتقام مرگ خواهر کوچکش را از کسانی که این بلا را بر سر او آورده اند بگیرد. کینگ وارد بازی خطرناکی می شود که تنها یک راه بازگشت در آن وجود دارد و…
یک سال پس از آنکه نور ابرماه ژنی خفته را فعال کرد و انسانها را به گرگینههای خونخوار تبدیل نمود، فاجعهای که نزدیک به یک میلیارد کشته برجای گذاشت دوباره سر برمیآورد. با طلوع مجدد ابرماه، دو دانشمند تلاش میکنند تا این جهش را متوقف کنند اما شکست میخورند و افرادی که در معرض نور ماه قرار میگیرند بار دیگر به گرگینههای وحشی تبدیل میشوند. خیابانها در هرجومرج فرو میروند و دانشمندان در تلاشی بیوقفه سعی میکنند خود را به خانه یکی از اعضای خانوادهشان برسانند، خانهای که اکنون در محاصره این موجودات وحشی قرار دارد.
در قلب دنیایی خیالی که موجودات عجیب و غریب و هیولاهای خطرناک در آن زندگی میکنند، زَک 13 ساله برای یافتن برادر دوقلویش، کایل، که بهطرز مرموزی ناپدید شده است، راهی ماجراجویی میشود. او با سنگی جادویی از جنس یشم همراه است که قدرتهای خارقالعادهاش را هنوز نمیتواند کنترل کند. در این مسیر، مادربزرگش ناینای و ایندیانا، یک قانونشکن زیبا که توانایی ارتباط با موجودات شگفتانگیز دنیا را دارد، او را همراهی میکنند. اما او همچنین در کنار وو، که پیشتر یک پاچیدرم پشمالوی سهمتری بود و اکنون به یک موجود کوچک، بامزه و عجیبغریب تبدیل شده است، این ماجراجویی را ادامه میدهد.
در حالی که جهان در آستانه نابودی قرار دارد، دیتریش بونهوفر به توطئهای مرگبار برای ترور هیتلر میپیوندد، و ایمان و سرنوشت خود را به خطر میاندازد تا جان میلیونها یهودی را از نسلکشی نجات دهد.