در مجموع 260 فیلمی ساخته شده در کشور فرانسه یافت شد.
در مجموع 260 فیلمی ساخته شده در کشور فرانسه یافت شد.
در روز، آنها نامرئیاند — پارکبانها، میزبانها و بارمنهای یک هتل لوکس. اما شبها، آنها تبدیل میشوند به "سارقان خودرو"؛ گروهی از رانندگان حرفهای که مشتریان ثروتمند را زیر نظر میگیرند و در جاده هدف قرار میدهند. در حالی که آنها نقشه بزرگترین سرقت خود را میکشند، مدیر هتل یک آدمکش بیرحم را استخدام میکند تا به هر قیمتی جلویشان را بگیرد. با خطر در حال نزدیک شدن، آیا نورا، زوئی، استیو و پرستنس میتوانند آخرین ضربهشان را با موفقیت بزنند؟
پس از اخراج از واحد ویژهاش، یک پلیس سرسخت و پرمشکل تحقیقات خودسرانهای را آغاز میکند، زمانی که قتلهای مرموز جان همکاران سابقش را میگیرد.
1759، جزیره موریس، اقیانوس هند. این جزیره توسط مهاجران فرانسوی کنترل می شود و جمعیت برده تبعید شده در حالی که در مزارع نیشکر زحمت می کشند در ترس زندگی می کنند. ماتی 16 ساله برخلاف پدر سرخورده اش ماسامبا، حاضر نیست سرش را پایین نگه دارد و سرنوشت خود را بپذیرد.
جکی و کلوتایر در یک دبیرستان و در حوالی همان اسکلهها بزرگ میشوند. او درس میخواند، اما کلوتایر از مدرسه فرار میکند. مسیرهایشان به هم گره میخورد و دیوانهوار عاشق یکدیگر میشوند. زندگی تمام تلاشش را میکند تا آنها را از هم جدا کند، اما آنها مانند دو نیمهی یک قلباند.
یک باند آنارشیست از دزدها با یک نوجوان منزوی که عاشق پهپادهاست روبهرو میشوند و او را درگیر مجموعهای از سرقتها میکنند.
جون دیگر عاشق ویکتور نیست، اما برایش سخت است که احساس کند در حال دروغ گفتن به اوست. آلیس، بهترین دوست او، به او اطمینان میدهد که خودش نسبت به شریکش اریک احساس هیجان ندارد، اما رابطهشان بدون مشکل پیش میرود. آلیس هیچگونه
بنوآ خود را در بدهی میبیند و مجبور میشود بار دیگر از والدین ثروتمندش کمک بخواهد. نقشهاش برای گرفتن پول این است که آنها را متقاعد کند که قرار است با دوست مدلش، امیلی، ازدواج کند. این زوج جوان برای دیدار با خانواده به مراکش دعوت میشوند. اما درست در مسیر فرودگاه، امیلی برنامهاش را لغو میکند. بنوآ که نمیخواهد نقشهاش خراب شود، تصمیم میگیرد بهجای او راننده پرحرف اوبرش، فیونا، را همراه خود ببرد. این فقط یک آخر هفته است... چه مشکلی ممکن است پیش بیاید؟
یک افسر زیردریایی و یک پیشخدمت علیرغم وظایف نظامی، عاشق یکدیگر میشوند. او برای 90 روز به اعماق دریا میرود، درحالیکه او تعقیبش میکند. حتی اقیانوسها هم نمیتوانند آنها را از هم جدا کنند – وقتی دلها به هم پیوند میخورند، دنیا کوچک به نظر میرسد.
ماتیو همه چیزش را مدیون دوستش وینسنت است: خانهاش، شغلش، و حتی جانش را که ده سال پیش نجات داد. آنها به همراه همسرانشان یک چهار نفره جدانشدنی را تشکیل داده و زندگی راحتی را در ریویرا فرانسه میگذرانند. اما ماتیو متوجه میشود که وینسنت به همسرش خیانت میکند.
میشل از دوران بازنشستگی آرام خود در روستایی در بورگوندی، در نزدیکی دوست قدیمیاش ماری-کلود، لذت میبرد. وقتی دختر پاریسیاش، والری، پسرش لوکاس را برای تعطیلات مدرسه نزد مادربزرگش میفرستد، میشل که از رفتار دخترش تحت فشار قرار گرفته، در وعده ناهار به او قارچ سمی میدهد. والری بهسرعت بهبود مییابد اما مادرش را از دیدن نوهاش منع میکند. میشل که احساس تنهایی و عذاب وجدان دارد، دچار افسردگی میشود... تا اینکه پسر ماری-کلود از زندان آزاد میشود.