یک خانم نظافتچی لندنی دهه 1950 عاشق لباس مد لباس کریستین دیور می شود و تصمیم می گیرد به خاطر این حماقت همه چیز را قمار کند.
پس از دریافت نامه ای مرموز، زنی به یک شهر جزیره ای متروک سفر می کند و به زودی در یک کابوس گرفتار می شود.
یک نیروی دریایی سابق توسط یک پیمانکار دفاعی استخدام می شود تا برای تکمیل یک معامله تسلیحاتی به پاناما سفر کند. در این فرآیند او با حمله ایالات متحده به پاناما درگیر می شود و درس مهمی در مورد ماهیت واقعی قدرت سیاسی می آموزد.
ابیگل که به تازگی طلاق گرفته و صاحب دو فرزند است، تلاش دارد تا اوضاع زندگیاش را درست کند. همچنین خانوادهاش دچار مشکلات و مسائلی هستند که ابیگل در چالش با آنها است.
برای بیش از یک دهه، پدر و مادر اندی و ویکی در حال فرار بوده اند، و ناامید هستند که دخترشان چارلی را از یک آژانس فدرال در سایه پنهان کنند که می خواهد از هدیه بی سابقه او برای ایجاد آتش در یک سلاح کشتار جمعی استفاده کند. اندی به چارلی آموخته است که چگونه قدرت خود را که توسط خشم یا درد ایجاد می شود، خنثی کند. اما با 11 سالگی چارلی، کنترل آتش سختتر و سختتر میشود. پس از اینکه یک حادثه مکان خانواده را فاش می کند، یک مامور مرموز به کار می رود تا خانواده را تعقیب کند و یک بار برای همیشه چارلی را دستگیر کند. چارلی نقشه های دیگری دارد.
مزدورانی که چیزی برای از دست دادن ندارند برای نجات یک مهندس زیستی که در پناهگاه جنگ سرد زندانی شده است استخدام می شوند. با ورود به این مرکز شوم، زمانی که مورد حمله موجودی ناشناخته و مرگبار قرار می گیرند، خود را درگیر مبارزه ای برای جان خود می بینند.
یک پسر بچه روبات که با تکنولوژی بسیار پیشرفتهای ساخته شده است، هرکاری میکند تا بتواند به پسری واقعی تبدیل شده و دوباره عشق مادرش را که یک انسان واقع ی است، بدست آورد.
در پاییز سال 1938 هیتلر آماده حمله به چک اسلواکی می شود و دولت نویل چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا، با درماندگی به دنبال راه حلی است که صلح برقرار کند. یک کارمند دولت بریتانیا و یک دیپلمات آلمانی که در گذشته با هم هم کلاسی بوده اند، به مونیخ سفر می کنند تا درباره صلح گفتگو کنند.
در حالی که نیروهای آمریکایی به سواحل نرماندی یورش می برند، سه برادر در میدان نبرد مرده دراز می کشند و برادر چهارم در پشت خطوط دشمن به دام افتاده است. کاپیتان تکاور جان میلر و هفت مرد وظیفه دارند به قلمرو تحت کنترل آلمان نفوذ کنند و پسر را به خانه بیاورند.
وقتی پاتریزیا رجیانی، به واسطهی ازدواج وارد خانواده گوچی میشود، جاهطلبی غیرقابل کنترل او خودش را نشان میدهد؛ کسی که از یک خانواده سطح پایین، ناگهان وارد چنین خانواده بزرگ و قدرتمندی شده بود. کم کم جاهطلبی پاتریزیا شروع به نابود کردن میراث خانواده کرد و مارپیچی از خیانت، انحطاط، انتقام و درنهایت... قتل را به وجود آورد.