
در حالی که از دست دشمنان خطرناکش در فرار است، یک آدمکش از مخفیگاه خود بیرون میآید تا از دختری که در سالهای جوانیاش ترک کرده محافظت کند.
جورج فورمن که از دوران کودکی فقیرانه ای برآمده بود، خشم خود را به مدال طلای المپیک و قهرمان سنگین وزن جهان هدایت کرد و به دنبال آن تجربه ای نزدیک به مرگ او را از رینگ بوکس به منبر برد. اما وقتی میبیند که جامعهاش از نظر روحی و مالی با مشکل مواجه میشوند، فورمن به رینگ باز میگردد و با بازپسگیری عنوان خود، تاریخ را میسازد و مسنترین و غیر محتملترین قهرمان بوکس سنگینوزن جهان میشود.
دو غریبه محتاج پول به قایقی به گل نشسته میرسند که بار مواد داشته. آنها با هم موافقت میکنند که موادها را بفروشند و پولاش را تقسیم کنند، اما درگیر تحقیقات پلیس، آدمکشهای اجیر شده و خلافکاری رده بالا با لقب «خیاط» میشوند.
کیلب پس از مرگ پدرش در آستانه انتقال به یک سیاره دور است و برای محقق کردن آخرین خواسته پدر خود، با سه تن از دوستانش کاوشگری را به سرقت می برد تا از یک گودال مرموز در ماه دیدن کند.
یک پلیس تازه کار شیفت کاری آخر را در پاسگاه پلیس تازه از کار خارج شده برمیدارد تا پرده از معمای رابطهی بین مرگ پدرش و یک فرقه شیطانی بردارد.
سیمبا و نالا صاحب یک دختر بنام کیارا شدند. تیمون و پومبا به عنوان مراقب این بچه انتخاب شدند اما کیارا از دست آنها به راحتی فرار می کند و به سرزمین های ممنوعه پا می گذارد.
پسر جوانی که به نام آواتار شناخته میشود، باید بر چهار قدرت اصلی تسلط پیدا کند تا دنیایی را در جنگ نجات دهد - و با دشمنی بیرحم که قصد دارد او را متوقف کند، مبارزه کند.
گروهی از نوجوانان چاقوی نفرین شدهای را پیدا میکنند که یک شیطان ترسناک را آزاد میکند. حال این موجود مرموز آنها را مجبور میکند تا نسخه وحشتناک و مرگبار بازیهای دوران کودکی خود را انجام دهند که در آن هیچ برندهای وجود ندارد و…
زمانی که اعضای لیگ عدالت به طور مرموزی ناپدید میشوند، اسکوبی دو و اعضای گروهش با کریپتو، سگ سوپرمن، متحد شده تا این معما را حل کرده و قهرمانان را نجات دهند اما…
یک بلاگر حوزه تکنولوژی که شرکت بسیار بزرگی خانواده اش را نابود کرده است، با ابزار تغییر زمان سعی دارد گذشته را عوض کند و انتقام بگیرد؛ اما کارهایش به زنجیره ای از اتفاقات ترسناک منجر می شود.