راکش، مکانیکی جوان و خوشقلب، باید در برابر رانکیرِدی، یک زمینخوار بیرحم، بایستد تا گاراژ محبوب و اجدادیاش را نجات دهد. اما این مبارزه نه تنها به جنگی برای عدالت تبدیل میشود، بلکه پرده از حقیقتهایی غیرمنتظره برمیدارد.
یک صندوقدار بانک که با کمبود پول مواجه است، وارد یک طرح سرمایهگذاری پرخطر میشود و به زودی به دنیای تاریک پولشویی کشیده میشود.
یکی از اعضای جوخه ویژه ضد تروریسم (SATS) توسط همکاران سابقش برای انجام یک ماموریت مهم به عمل باز می گردد و او را در مسیر برخورد خطرناکی با گذشته خود قرار می دهد.
سالها پس از اینکه مادرش او را ترک کرد و دوباره ازدواج کرد، از رامانا خواسته میشود اسنادی را امضا کند که هر گونه رابطه با مادرش را رد میکند، اما او قبول نمیکند و میخواهد که چرا مادرش او را ترک کرده است.