
ملکه فروشگاههای بزرگ و قیمت سوپرمارکتها یک بحران زناشویی را پشت سر میگذارد - تا زمانی که عشق به طور معجزهآسایی دوباره شروع به شکوفایی کند.
مقر ذهنی نوجوان رایلی در حال تخریب ناگهانی است تا جایی برای چیزی کاملاً غیرمنتظره باز کند: احساسات جدید! شادی، غم، خشم، ترس و انزجار، که مدتهاست یک عملیات موفقیتآمیز را انجام دادهاند، مطمئن نیستند که وقتی اضطراب ظاهر میشود چه احساسی داشته باشند. و به نظر می رسد که او تنها نیست.
یک زن جوان آمریکایی به امید اینکه بتواند در کلیسا کار کند، به شهر واتیکان سفر می کند و در یک یتیم خانه مشغول به کار می شود. او به زودی با دختربچه ای عجیب و مرموز روبرو می شود و...
هشت نفر که در یک ساختمان مرموز 8 طبقه به دام افتاده اند در یک نمایش وسوسه انگیز اما خطرناک شرکت می کنند که در آن با گذشت زمان درآمد کسب می کنند.
قبل از اینکه کریگ کریک باشد، او فقط کریگ بود - یک بچه جدید در یک شهر جدید. تنها چیزی که کریگ می خواهد این است که به نزد دوستان قدیمی خود در خانه قدیمی خود برگردد. اما وقتی میفهمد که نهر نزدیک گنج گمشدهای را پنهان میکند که میتواند آرزوی او را محقق کند، کریگ برای یافتن آن به سفری میپردازد - در بیابان خطرناک حومه شهر پیمایش میکند، دوستیهای جدیدی برقرار میکند، همه اینها در حالی که توسط گروهی ترسناک دنبال میشود. دزدان دریایی که در صدد نابودی خود نهر هستند.
ازدواج یک زن جوان با یک شاهزاده جذاب، زمانی که او به عنوان قربانی به اژدهایی که در آتش نفس می کشد، به یک مبارزه شدید برای بقا تبدیل می شود.
یک کارآگاه شیکاگو پس از اینکه جنایات یک قاتل زنجیرهای نوظهور با جنایاتی که پنج سال قبل از آن تحقیق کرده بود مطابقت میدهد، به اسکاتلند سفر میکند، که یکی از آنها صحنه جنایت دوست دختر کشته شدهاش بود.
یک قاتل قراردادی، پس از تشخیص زودهنگام زوال عقل، این فرصت را پیدا می کند تا با نجات جان پسر بالغ خود که از او جدا شده، خود را نجات دهد. اما برای انجام این کار، او باید با پلیسی که به او نزدیک شده و همچنین با تیک تاک ساعت ذهن خود که به سرعت رو به زوال است، مسابقه دهد.
فصل تعطیلات فرا رسیده است و استیو اورکل درخشان اما حادثهخیز جشن محلی خود را با تحقیر عمومی یک مرکز خرید بابانوئل خراب کرده است. استیو در تلاش خود برای درست کردن اوضاع و کسب امتیازهای خوب با مرد بزرگ در قطب شمال، اختراعی را ایجاد می کند که فقط اوضاع را بدتر می کند. استیو با استفاده از مغز بزرگ و حتی قلب بزرگتر خود، باید بابانوئل واقعی را پیدا کند تا ببیند آیا با هم می توانند به شهر کمک کنند تا روح تعطیلات را دوباره کشف کند.
جیم و دارلینگ صاحبان سگی به نام لیدی هستند و تصمیم دارند به مسافرت بروند اما برای اینکه لیدی تنها نماند، از عمه دارلینگ در خواست می کنند تا از او مراقبت کند ولی…