برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
برایان کرنستون نقش والتر وایت دبیر شیمی را ایفا می کند که دوران سختی را می گذراند و به سختی از پس مخارج همسرش و پسرش که مشکل جسمانی دارد بر می آید . زمانیکه والتر متوجه می شود که به بیماری کشنده سرطان ریه دچار است ، همه چیز به یکباره برای او تغییر میکند . با دانستن اینکه چند سالی بیشتر زنده نیست و چیزی برای از دست دادن ندارد ، به همراه یکی از شاگردان قدیمی اش و با بهره گیری از آموخته هایش در زمینه علم شیمی شروع به ساخت و فروش ماده مخدر شیشه می کند...
خانواده داناوان به بوستون بازگشته است. آنها که در تلاشند تا تربیت خشن خود را سرکوب کنند، عشق عمیقشان نسبت به یکدیگر، آنها را در مبارزه نگه می دارد.
افسر پلیس «جان مکلین» برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفق به خنثی ساختن عملیات آنها میشود.
تونی تصمیم دارد مارگوت، همسرش را به قتل برساند. او برای این کار مردی را استخدام می کند اما ماجرا آنطور که آنها تصور می کردند، پیش نمی رود
دختر بچهای بدبین به نام «کیت پیرس» به شکلی غیرمنتظره با بابانوئل دیدار می کند و تلاش می کند تا به کمک او در برابر کسی که می خواهد برای همیشه کریسمس را از بین ببرد، بایستند.
در فیلم دومین ویک دیویس زمانی که به دنبال پسرش به کالج می رود ناخواسته درگیر عملیات تروریستی می شود و باید از تمام مهارت هایش در مقابل آنها استفاده کند و …