
فرزندان جان و ایلین کرولی از بیماری ارثی بسیار نادری رنج می برند و در حالی که دیگر هیچ امیدی به بهبود آنها نیست، “جان” محققی را پیدا میکند که تمامی جامعهی محققین و دانشمندان، وی را به دلیل روش های غیر رسمیش میشناسند اما شاید که او بتواند فرزندان آنها را معالجه کند.
وینسنت پَری، متهم به قتل همسرش، از زندان سن کوئنتین در منطقهٔ سان فرانسیسکو میگریزد و تحت حمایت آیرین جانسن قرار میگیرد. سپس با جراحی پلاستیک چهرهاش را عوض میکند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند.
دختری جوان به نام سارا متوجه میشود به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده است. حال سارا برای کاهش غم و اندوه خانواده خود پس از مرگش، با ساخت یک نمونه شبیهسازی شده موافقت میکند.
گروهی از بچه ها و اعضای یک خانواده تعطیلات خود را در کورنوال می گذرانند که با موجودی سحر آمیز و جادویی ملاقات می کنند و…
وقتی رویاهای آزاردهنده یک کارآگاه شباهت هایی را با تحقیقات در حال انجام آشکار می کند، او باید هر کاری که لازم است برای کشف ارتباط خود با قتل های وحشیانه انجام دهد...
جیک کارآگاه خصوصی لس آنجلسی و متخصص در امور افشای خیانت های زناشویی است که توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی می کند استخدام می شود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد.
وقتی یک خانواده جدید به همسایگی خانه لورا و خانوادهاش نقل مکان میکنند، دختر کوچکشان، مگان، به سرعت او را مجذوب خود میکند و خاطرات دردناکی از دختر خودش، جوزی، که چندین سال پیش مرده بود، ایجاد میکند
پس از امتناع از حمله به مقر دشمن، فرمانده سربازان را متهم به بزدل بودن میکند و افسر ارشد آنها میبایست از این اقدام آنها دفاع کند.
وقتی پاتریزیا رجیانی، به واسطهی ازدواج وارد خانواده گوچی میشود، جاهطلبی غیرقابل کنترل او خودش را نشان میدهد؛ کسی که از یک خانواده سطح پایین، ناگهان وارد چنین خانواده بزرگ و قدرتمندی شده بود. کم کم جاهطلبی پاتریزیا شروع به نابود کردن میراث خانواده کرد و مارپیچی از خیانت، انحطاط، انتقام و درنهایت... قتل را به وجود آورد.
فیلیپ که بر اثر سقوط با چتر نجات معلول می شود، برای پرستاری از خود مردی به اسم دریس را استخدام میکند. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس؛ مردی بداخلاق و غیر قابل تحمل بود اما با حضور دریس که شخصی است که سابقه سرقت و زندان نیز دارد زندگی و شخصیت فیلیپ متحول میشود.