زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان «ویلارد» دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است...
جرج بیلی مرد مهربان و مردمدوستی است که پس از ورشکست شدن تصمیم به خودکشی میگیرد؛ اما فرشتهای به نام کلارنس مأمور میشود به روی زمین برود و زندگی او را نجات بدهد…
کاب دزدی ماهر است که با استفاده از تکنولوژی خواب مشترک به ضمیر ناخودآگاه افراد نفوذ می کند و افکار و رازهای ارزشمند آنها را می دزدد. هدف جدید او مدیرعامل شرکت بزرگی است، اما کاب این بار نقشه جدیدی در ذهن دارد. او در این راه از گروهی جدید و حرفه ای برای رسیدن به هدفش کمک می گیرد، اما همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود...
خدمتکاری که در انگلستان پس از جنگ جهانی اول زندگی می کند، مخفیانه قصد دارد با مردی که دوستش دارد ملاقات کند قبل از اینکه او را برای ازدواج با زن دیگری ترک کند.
وقتی خواهرش کشته می شود و زندگی دوگانه او به عنوان یک مجری وب کم فاش می شود، گریس هشدارهای یک کارآگاه خونسرد را نادیده می گیرد و درگیر ماجرا می شود.
دو آدم کش به نامهای وینسنت و جولز از طرف مارسلوس والاس ماموریت مییابند تا چمدانی را که دزیده شده ، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکنند. وینسنت مامور میشود تا میا ، همسر والاس را به گردش ببرد ، اما میا بر اثر استفادهی بیش از حد مواد مخدر…
رمان های هِنری، نویسنده جوان، سنتی و ناموفق انگلیسی اصلا فروش نمی روند. اما ناگهان یکی از کتاب هایش در مکزیک می درخشد و مسئول انتشارات به او اصرار می کند که با یک تور تبلیغاتی به آنجا سفر کند. زمانیکه هنری به مکزیک می رسد، متوجه می شود که دلیل محبوبیت کتاب هایش نه نویسندگی او، بلکه چیز دیگریست که از فهمیدنش خونش به جوش می آید.
داستان آلنا کین و گری ولنتاین در سن فرناندو در سال 1973 است. این دو با هم بزرگ میشوند، وقت میگذرانند و عاشق میشوند. پل توماس اندرسون در این فیلم داستان خیانتکارانه عشق اول را دنبال میکند.
زنی به نام ماریون کرین که به عنوان منشی در یک بنگاه معاملات ملکی فعالیت میکند، چهل هزار دلار پول نقد را از مشتری کارفرمایش به سرقت میبرد. در ادامه، او وارد هتلی دورافتاده میشود که مردی جوان به نام نورمن بیتس، مسئولیت اداره آن را برعهده دارد.
زمانیکه گروهی از اینفلوئنسرها تصمیم می گیرند زندگی ای جدید را در شهری خالی از سکنه در تگزاس تجربه کنند، با «لدرفیس»، قاتلی مشهور که ماسکی از پوست انسان بر صورت دارد، مواجه می شوند.