1944، ورمیلیو، یک روستای کوهستانی دورافتاده است. ورود پیِترو، یک سرباز فراری، به خانواده معلم روستا، و عشق او به دختر بزرگ معلم، مسیر زندگی همه را تغییر خواهد داد.
قسمت ششم منتشر شد.
خانوادهای دوستداشتنی، بیپولی، کافیشاپ و ... سرقت از بانک!
چرا گریه نمیکنی؟ روایت زندگی فردی به نام علی شهناز است که پدر و مادر خود را از دست داده و خود را موظف به مراقبت از برادر کوچکترش که بهتازگی ازدواج کرده میداند، اما بنابر اتفاق و حادثهای برادر کوچک او نیز از دنیا میرود. علی شهناز حال در یاس و ناامیدی بر پیله تنهایی خود تمام احساسهای جهان را از خود دور کرده و به پوچی مطلق رسیدهاست. در این میان مهمترین معضل او این است که گریه نمیکند! تمامی توصیه همراهان از دوست و همکار او گرفته تا عمهاش و دختری که با او رابطه عاطفی جدیدی را آغاز کردهاست و همزاد او که شتربانی در یکی از نقاط کویری فلات مرکزی کشور است؛ در مواجهه با او تمام هم و غمشان را بر این گذاشتهاند که در نهایت امر او را به گریه کردن دعوت کنند و مدام از او میپرسند چرا گریه نمیکنی؟
فیلم آبی روشن، داستان مردی به نام یوسف است که معدندار و معتمد شهر است، او بهطور اتفاقی یک فیروزه کمیاب پیدا میکند و زندگیاش در مسیر مخاطرهآمیزی قرار میگیرد.
آرون، یک معاون تازهاستخدامشده، به دنبال یک قاتل سریالی مرموز میرود که قربانیانش دختران جوان هستند و آنها را به قتل میرساند. پس از وقوع چندین قتل، آرون به این نتیجه میرسد که این جنایات توسط یک روانپریش مبتلا به اختلال ضداجتماعی انجام میشود. قاتل به جنایاتش ادامه میدهد، اما آرون به هیچ وجه قصد توقف در پیگیری این پرونده را ندارد.
به دنبال بهترین دوستان، بوگ، یک خرس گریزلی دوستداشتنی و محتاط، و الیوت، یک گوزن پرحرف و ماجراجو که اول عمل میکند و بعد فکر، باشید. وقتی آنها یک اردوگاه تابستانی متروکه را در وسط ناکجاآباد پیدا میکنند، راهی ماجراجویی شجاعانه و خندهدار میشوند تا جایی جدید برای زندگی بسازند؛ جایی که حیوانات بتوانند آزادی و طبیعت وحشی درونی خود را تجربه کنند!
قسمت نهم منتشر شد.
وقتی باورهای مومو و اوکارون با هم در تضاد قرار میگیرد، آنها به دنیایی از ارواح، بیگانگان و قدرتهای بیدارشده پرتاب میشوند.
قسمت سوم منتشر شد.
ده هزار سال پیش از به قدرت رسیدن پل آتریدیز، دو خواهر به نامهای والیا و تولای هارکونن فرقه افسانهای و محفل زنان را پایهگذاری کردند که بعدها با نام بن جسره شناخته شد تا سرنوشت آینده بشریت را تحت کنترل خود درآورند.
این داستان شخصیتهای کلاسیک را به گونهای نوآورانه به تصویر میکشد که آنها قهرمانانی نیمههیولا و نیمهوسیله نقلیه کامیون هستند. این قهرمانان با همکاری یکدیگر از قدرتهای خاص خود استفاده میکنند تا شهر تماموسیله نقلیه موتروینیا را از مزاحمان مانند فانتوم فریز و ون نامرئی محافظت کنند.
خانواده لاوسون پس از مرگ پدر، درگیر اختلافاتی شدید برای به دست آوردن مالکیت بزرگترین مزرعه استرالیا، ماریان استیشن ، میشوند. این اختلافات نه تنها خانواده، بلکه رقبای سرسختی از جمله دیگر مزرعهداران، معدنداران ثروتمند و بزرگان بومی را نیز درگیر میکند. با میلیاردها دلار در معرض خطر، هرکدام بهدنبال کنترل این سرزمین ارزشمند هستند و داستان به رقابتها و پیچیدگیهای این نبرد میپردازد