هنگامی که یک حمله مخفیانه در نرماندی اشتباه می شود، گروه کوچکی از کماندوهای بریتانیایی از همرزمان خود قطع می شوند. در انباری حفر شده و توسط نیروهای ورماخت محاصره شده اند، شانس بقای آنها ضعیف به نظر می رسد، تا اینکه یک کشف غیرمنتظره فرصتی برای فرار فراهم می کند.
اکنون به طور کامل به عنوان تهدید نهایی برای موجودیت آشکار شده است، ضد مانیتور حمله ای بی امان به زمین های بازمانده ای انجام می دهد که برای بقا در یک جهان جیبی تلاش می کنند. این دنیاها و همه ساکنانشان یکی یکی تبخیر می شوند! در سیارههایی که باقی میمانند، حتی خود زمان نیز از هم میپاشد و قهرمانان گذشته به لیگ عدالت و متحدانشان در برابر مظهر شر میپیوندند. اما در حالی که آخرین ایستادگی خود را انجام می دهند، آیا فداکاری ابرقهرمانان برای نجات همه ما کافی خواهد بود؟
بعد از اینکه کاپیتان سابقشان در قاب قرار می گیرد، لوری و برنت سعی می کنند نام او را پاک کنند، اما در نهایت خودشان فرار می کنند.
داستان مردی است که موفق شد افسر پلند پایه حزب نازی یعنی آدولف آیشمانِ جنایتکار را به میز محاکمه بکشاند…
مرد جوانی به نام آرن در یک جامعه مخفی سیاهپوستان جادویی استخدام می شود که زندگی خود را وقف یک هدف بسیار مهم می کنند: آسان کردن زندگی سفیدپوستان.
در دهه 1970 هنگ کنگ، کمیسیون مستقل مبارزه با فساد (ICAC) برای سرنگونی سندیکای فساد به رهبری مقامات دولتی بریتانیا تشکیل شد. یکی از بازرسان ارشد آن، بازپرس ارشد لاو کای یون است که مقامات فاسد بی شماری را سرنگون کرد. همانطور که او فکر می کرد ثبات و رفاه در دسترس است، دوره جدیدی از حرص و طمع و ثروت او را وارد میدان نبرد جدیدی از فساد می کند.
در طول انقلاب 1989 رومانی، سیبیو شاهد یک حمله خشونت آمیز به یک ایستگاه پلیس است که به درگیری های مسلحانه بین سربازان، پلیس، معترضان و پلیس مخفی تبدیل می شود.
داستان این فیلم درباره یک راننده آمبولانس به نام تیلاگان (با بازی جایام راوی) است که به ناحق به جرم قتل همسرش محکوم میشود و به زندان میافتد. او پس از 14 سال به طور موقت از زندان آزاد میشود و در ...
داستان در دهکده ای تپه ای در مرز کرالا و تامیل نادو اتفاق می افتد. داستان در مورد یک افسر پلیس سختگیر است که به آنجا نقل مکان می کند و اتفاقات بعدی که زندگی او و بسیاری دیگر را زیر و رو می کند مرتبط با آن ایستگاه پلیس است. چند اتفاق عادی در روستا رخ می دهد و برخی از گذشته به طور ناگهانی غیرعادی به نظر می رسند. رازها کم کم آشکار می شوند.
بیور شرور جنگل را با ماده صورتی خطرناکی پوشانده است که هنگام تماس با آب منفجر می شود. با نزدیک شدن به فصل بارانی، تیم متفرقه حیوانات باید برای یافتن پادزهر عجله کنند.