یک مامور ICE که با معضلات اخلاقی امنیت مرزی دست و پنجه نرم می کند و یک زن بدون مدرک که برای فرار از یک کارتل ظالم می جنگد، از راه می افتند و برای نجات جان یک دختر بی گناه با هم همکاری می کنند.
قسمت بیستم منتشر شد.
ماجراهای توله سگ های بازیگوشی به نام دالی و دیلن به همراه 99 خواهر و برادر دیگرشان که اتفاقات جالبی را رقم می زنند و...
زمانی که تلما پست 93 ساله توسط یک کلاهبردار تلفنی که وانمود میکند نوهاش است، فریب میخورد، او برای بازپس گیری آنچه از او گرفته شده بود، به جستجوی خائنانه در سراسر شهر میپردازد.
قسمت هشتم منتشر شد.
در پی وقوع فاجعهای بزرگ، بخش عمدهای از جمعیت جهان به مردگان متحرک تبدیل میشوند. در این شرایط، افرادی که هیچ شناختی نسبت به یکدیگر ندارند باید برای بقا، با یکدیگر متحد شوند و...
بیلی کاسپر خردسال با مادر و نابرادری اش جاد در یک صنعتی شمال انگلستان زندگی می کند. او یک روز آشیانه ی قوشی را می یابد و یکی از ج وجه هایش را بر می دارد و از آن نگه داری می کند
یک تحلیلگر باهوش مبارزه با تروریسم با بی اعتمادی عمیق به هوش مصنوعی متوجه میشود که وقتی مأموریت دستگیری یک ربات مرتد به اشتباه انجام میشود، ممکن است این تنها امید او باشد.
هلن، زنی 33 ساله اهل بوردو، فرانسه، به عنوان یک زوج در کنار متیو، همسر چندین ساله اش، با خوشبختی زندگی می کند. روزی که متوجه می شود به یک بیماری نادر ریوی مبتلاست، زندگی او زیر و رو می شود. به لطف یک وبلاگ، او نروژ را کشف می کند و تصمیم می گیرد از غریزه خود پیروی کند. علیرغم تمام عشقی که به شریک زندگیاش متیو دارد، که در طول بیماریاش بسیار حمایت میکند، او را در فرانسه رها میکند و به تنهایی از سراسر اروپا به نروژ میرود تا راهی جدید پیدا کند و با وبلاگنویسی به نام مستر که پیدا کرده است آشنا شود. در اینترنت.
اریکا، گوینده موفق رادیو که در نیویورک زندگی می کند و در برنامه های خود این شهر را جایی فوق العاده تصویر می نماید، یک روز تبدیل به قربانی خشونت بی دلیل همین شهر می شود. چیزی که تا آن زمان از دید وی مخفی مانده بود. شبی با نامزدش دیوید هنگام پیاده روی مورد حمله اوباش خیابانی قرار می گیرند. زمانی که اریکا در بیمارستان-پس از اغمای طولانی- چشم می گشاید، عزیزترین چیز زندگی اش-یعنی نامزدش دیوید- را از دست داده است.
جیک سالی با خانواده جدید خود که در سیاره پاندورا تشکیل شده اند، زندگی می کند. اما هنگامی که یک تهدید آشنا که برای پایان دادن به آنچه قبلاً شروع شده بود، بازمی گردد، جیک باید با نیتیری و ارتش نژاد ناوی برای محافظت از سیاره خود، همکاری کند.
پیرمردی به نام میلتون رابینسون در یک شهر کوچک در غرب پنسیلوانیا زندگی آرامی را سپری میکند. اما زمانی که یک بشقاب پرنده و مسافر فرازمینیاش در حیاط خلوت خانه او سقوط میکنند، همه چیز کاملا تغییر کرده و…