
داستان سریال در دنیای میوهها و غذاهای انسانی رخ میدهد. سیب و پیازی تازه وارد و نو رسیده، به شهر انسانها وارد میشوند و سعی میکنند با این محیط، خودشان را وفق دهند. اتفاقات بسیاری برای آنها رخ میدهد و ماجراهای جالبی در پیش رویشان وجود…
داستان برخورد و درگیری میان «مک کوی» یک کلانتر ظاهراً فساد ناپذیر با گذشتهای تاریک و «رد بیل» یک جایزه بگیر کم حرف که در رویای گرفتن انتقامیست که از انجام آن عاجز است.
یک مجموعه مستند پنج قسمتی به گویندگی باراک اوباما، درباره نفس گیرترین پارک های ملی جهان و حیات وحشی که در آن زندگی می کنند.
وقتی فین والاس رهبر یک سازمان خلافکاری به قتل می رسد، صلح بین دارودسته های مختلف لندن به هم می خورد. حالا شان پسر فین باید کنترل اوضاع را به دست گرفته و انتقام خون پدرش را از قاتلانش بگیرد.
دو نوجوان با نام های هکتور و میکو پیشنهاد شغلی جدید دریافت می کنند تا در یک فروشگاه بازی مشغول به کار شوند. آنها مجبور به مبارزه با هیولاهایی میشوند که از دنیای بازی به دنیای واقعی هجوم آوردهاند.
وسلی، گربه نارنجی او به نام پرتزل و دوست صمیمیاش، جورجی ، بخاطر خلاقیتشان شناخته میشوند. مادر ، پدر و مادربزرگ فوق العاده دانای او ، باها چان ، بیشتر از همه می داند.بعضی روزها، با کمک باها چان، وسلی و جورجی مشکلات زیادی را حل می کنند.کارهای ساده مانند : پخت کیک ، درست کردن یک ساندویچ کره بادام زمینی کره و ژله. اما بعضی اوقات که کار ها خیلی سخت می شوند، همه کاری که باید انجام دهند این است که وانمود کنند برای انجام آن کارها به نینجا های سریع ، تبدیل می شوند.
جف، که یک نماد مشهور برای برنامههای کودکان است بعد از فروپاشی کانون خانوادهاش تلاش برای حفظ سلامت روان خود میکند.
ماجراهای دختری را روایت می کند که در دنیا به دنبال احتمالات و چیزهای ممکن می رود و قصد دارد اکتشافات جذابی را انجام دهد. او به شهری دورافتاده سفر می کند که حیوانات جهش یافته باهوش در آن سکونت دارند.
این سریال نسخه کودکانه شخصیتهای معروف ماپت یعنی کرمیت قورباغه، میس پیگی، انیمال، فوزی خرس و گانزو از جیم هنسون است که در آن با شیطنت ها و بازیگوشی های بچه ماپت ها همراه می شویم.
شهر مرزی کوچک میرادرو، دختری 12 ساله بنام فورتونا "لاکی" زندگی می کند که جدیدا نقل مکان کرده و به این شهر کوچک آمده است. او در این شهر اسب وحشی به نام اسپریت را می بیند که توسط مأموران دستگیر می شود. اسب از دست مامورها فرار می کند و فوراً فورتونا(لاکی) او را پیدا میکند و با آن اسب دوست می شود.در این حین فورتونا با دو دختر دیگر با نام های پرو گرنجر و ابیگیل استون ، که هر دو صاحب اسب هستند آشنا می شود و آنها به ماجراهای روزمره در سراسر زمین می پردازند.