ویل رادفورد یک تحلیلگر ارشد امنیت سایبری برای امنیت داخلی است که از طریق یک برنامه نظارت گسترده، تهدیدات بالقوه برای امنیت ملی را ردیابی می‌کند، تا اینکه روزی حمله‌ای توسط یک نهاد ناشناس او را به این سوال سوق می‌دهد که آیا دولت چیزی را از او ... و از بقیه جهان پنهان می‌کند یا خیر.
گیر افتاده در کلبه‌ای دورافتاده، اعضای یک گروه فیلم‌برداری متوجه می‌شوند که توسط سه مرد نقاب‌دار تحت تعقیب هستند؛ مردانی که هم جنگلِ دورافتاده را به‌خوبی می‌شناسند و هم از تمام حرکات آن‌ها باخبرند.
سوفیا و دختر نوزادش، امیلی، مجبور می‌شوند برای محافظت از جان خود وارد برنامه حمایت از شاهدان شوند، پس از آن‌که سوفیا علیه همسر سابقش، میسون، به خاطر جرایمش شهادت می‌دهد.
دختری جاه‌طلب از آمریکا که رویای تحصیل در آکسفورد را محقق کرده، دل به جوانی بریتانیایی و جذاب می‌بازد؛ اما او رازی در دل دارد که ممکن است زندگی ازپیش‌برنامه‌ریزی‌شده‌اش را زیر و رو کند.
شش دانش‌آموز دوره راهنمایی با فریب یک دانشمند دیوانه به یک اردوی تابستانی علمیِ ساختگی کشانده می‌شوند. حالا آن‌ها باید سه ماه را در جزیره‌ای گرمسیری و عجیب بگذرانند؛ جایی که گاوهای دریایی ذهن‌خوان، قارچ‌های غول‌پیکرِ جنگجو و جهش‌یافتگانِ خوش‌پوش در آن حضور دارند.
قسمت سیزدهم فصل دوم منتشر شد.
داستان سریال در دنیای میوه‌ها و غذاهای انسانی رخ می‌دهد. سیب و پیازی تازه وارد و نو رسیده، به شهر انسان‌ها وارد می‌شوند و سعی می‌کنند با این محیط، خودشان را وفق دهند. اتفاقات بسیاری برای آن‌ها رخ می‌دهد و ماجراهای جالبی در پیش رویشان وجود…
در یک تالار عظیم و مرموز، پنجاه غریبه از خواب بیدار می‌شوند و خود را در حالی می‌یابند که گرفتار شده‌اند، بی‌هیچ خاطره‌ای از اینکه چگونه به آنجا آمده‌اند. آن‌ها در حلقه‌ای به سمت داخل چیده شده‌اند و قادر به حرکت نیستند. خیلی زود درمی‌یابند که هر دو دقیقه، یکی از آن‌ها باید بمیرد… توسط دستگاهی عجیب که در مرکز اتاق قرار دارد، اعدام می‌شود.
آل پاچینو در داستان واقعی‌ای بازی می‌کند که در آن دو کشیش—یکی دچار بحران ایمان و دیگری روبه‌رو با گذشته‌ای پرآشوب—باید بر اختلاف‌هایشان غلبه کنند تا یک جن‌گیری پرخطر را انجام دهند.
کارل دنهام، فیلمساز ماجراجو، تصمیم می‌گیرد فیلمی بسازد که دنیا تا به حال ندیده است. او به همراه بازیگر نقش اول فیلم، آن دارو، و دوست صمیمی‌اش، جک دریسکول، به جزیره‌ای می‌رسند و موجودی افسانه‌ای را کشف می‌کنند که گفته می‌شود نه حیوان است و نه انسان. دنهام این هیولا را به تصویر می‌کشد تا در برادوی به عنوان کینگ کونگ، هشتمین شگفتی جهان، به نمایش بگذارد.
شخصیتی با نام «آدم‌کش» از آسمان‌ها به گودالی کابوس‌وار پر از هیولاها، تیتان‌ها و بی‌رحمی فرود می‌آید.
