کماندوهای نیروهای ویژه در حین انجام یک ماموریت توسط یک فضاپیمای مرموز ربوده می‌شوند. پس از بیدار شدن در سفینه، خود را طعمه یک نژاد بیگانه بی‌رحم می‌بینند که برای بقا می‌جنگند.
در داستانی که میلیاردها سال را دربر می‌گیرد، یک بویه و یک ماهواره مدت‌ها پس از انقراض انسان‌ها به‌صورت آنلاین با یکدیگر آشنا می‌شوند. آن‌ها در حین آشنا شدن با زندگی روی زمین، خودشان را نیز کشف می‌کنند و درمی‌یابند زنده بودن و عاشق شدن چه معنایی دارد.
سام عاشق فیلم‌های ترسناک است، مخصوصاً آن‌هایی که دراکولا در آن‌ها حضور دارد. امسال، به جای اینکه برای کریسمس به بابانوئل نامه بنویسد، تصمیم می‌گیرد به دراکولا نامه بنویسد و به او بگوید که می‌خواهد در شب هالووین، یک خون‌آشام واقعی باشد. اما سام با یک غافلگیری بزرگ روبه‌رو می‌شود؛ چون معروف‌ترین خون‌آشام دنیا شخصاً به نامه‌اش پاسخ می‌دهد.
بیلی بتسون جوان، که به‌عنوان محافظ جهان در برابر هفت دشمن مرگبار انسان – غرور، حسادت، طمع، نفرت، خودخواهی، تنبلی و بی‌عدالتی – برگزیده شده، سرنوشت خود را به‌عنوان کاپیتان مارول می‌پذیرد. او در کنار سوپرمن با دشمن شروری به نام بلک آدام می‌جنگد و خیلی زود با چالش بزرگ قهرمانان روبه‌رو می‌شود: آیا هدف، انتقام است یا عدالت؟
کیت و همفری برای جمع‌آوری غذا و ذخیره کردن آن برای زمستان، راهی جنگل می‌شوند و سه توله‌شان را پیش پدربزرگ و مادربزرگشان می‌گذارند. اما وقتی آن دو گرفتار طوفان برفی می‌شوند، توله‌ها و بقیه گروه مجبور می‌شوند برای پیدا کردنشان به دل طبیعت بزنند.
قسمت دهم منتشر شد.
پرایس کیهیل در مسیر تبدیل شدن به یک ستاره بزرگ گلف بود، اما یک فروپاشی عصبی در زمین بازی مسیر حرفه‌ای‌اش را منحرف کرد. حالا که برای سرپا ماندن تقلا می‌کند، تمام توانش را می‌گذارد تا سانتی—نوجوانی با استعداد فوق‌العاده—را راهنمایی کند، و شاید در این میان خودش را هم نجات دهد.
کیت و همفری توله‌هایشان را برای تعطیلات به آبشار آلفرد کریک می‌برند، اما وقتی گروهی از تله‌گذاران دیوانه آن‌ها را می‌بینند، ماجرا به تعقیب و گریزی پرهیجان در سراسر کشور تبدیل می‌شود.
پس از ربودن یک پدر و دو فرزندش، برادران گکو به سمت جنوب و یک بار مشکوک در مکزیک می‌روند تا در مکانی امن پنهان شوند، بی‌خبر از اینکه مشتریان بدنام آنجا، خون‌آشام هستند.
وقتی فرانک، سرکارگر انبار تدارکات در لوئیزویل کنتاکی، به کارمند تازه‌وارد به نام فردی یک آزمایش محرمانه‌ی نظامی را نشان می‌دهد، این دو دست‌وپا چلفتی به‌طور تصادفی گازی را آزاد می‌کنند که اجساد را دوباره زنده کرده و به زامبی‌های گوشت‌خوار تبدیل می‌کند. با گسترش این اپیدمی در سطح شهر و سیر شدن این موجودات با روش‌هایی خونین و عجیب‌وغریب، فرانک و فردی با کمک رئیس‌شان و یک مرده‌شور مرموز برای زنده ماندن تلاش می‌کنند.
پس از آن‌که یک زامبی با دوست‌دختر یکی از قربانیانش وارد رابطه می‌شود، این عشق غیرمنتظره زنجیره‌ای از اتفاقات را رقم می‌زند که ممکن است سراسر دنیای مرده را دگرگون کند.
