در مجموع 2290 فیلمی ساخته شده در کشور آمریکا یافت شد.
در مجموع 2290 فیلمی ساخته شده در کشور آمریکا یافت شد.
یک استاد جوان دانشگاه و همسر باردارش، ناخواسته موجودی شرور با نیتهای مرگبار را آزاد میکنند.
پس از آنکه به طرز وحشیانهای به قتل میرسد، "سوزی سلمون" 14 ساله از بهشت شاهد خانوادهی داغدارش — و قاتلش — است. او در حالی که زندگی روزمره آنها را نظاره میکند، باید بین عطش انتقام و آرزوی آرامش و التیام خانوادهاش تعادل برقرار کند.
نائومی، زن جوانی است که خودرواش از جاده منحرف شده و درون یک گودال میافتد و او را در منطقهای دورافتاده گرفتار میکند؛ جایی که حتی موبایلش آنتن نمیدهد. در همین هنگام، یک راننده یدککش بهطرزی مرموز ظاهر میشود، اما بهجای کمک، نائومی را به قربانی بعدی خود تبدیل میکند.
در روستایی دورافتاده در جزیره کارپاتیا، دختری خجالتی به نام یوری در یک مزرعه بزرگ میشود و از کودکی یاد میگیرد که از گونهای حیوانی مرموز به نام «اوچی» بترسد. اما وقتی یوری یک بچه اوچی زخمی را پیدا میکند که جا مانده، تصمیم میگیرد از خانه بگریزد و سفری پرماجرا را برای بازگرداندن او به خانهاش آغاز کند.
برترم پینکاس، دندانپزشکی بدخلق و مردمگریز در منهتن، ناگهان به توانایی ناخوشایندی دست پیدا میکند: دیدن ارواح. ارواحی واقعاً آزاردهنده! بدتر از آن، همهشان چیزی از او میخواهند. بهویژه فرانک هرلیهی، روحی پرحرف و زبانباز که مدام او را اذیت میکند تا وارد نقشهای عاشقانه با همسر بیوهاش، گوئن، شود. بهزودی، آنها در ماجرایی خندهدار میان دنیای زندگان و مردگان گرفتار میشوند!
پس از مرگ ناگهانی مادربزرگ دورافتادهاش، طوفان برفی رزاریو را در کنار جسد او محبوس میکند و در همین حال نیروهای فراطبیعی تاریک شروع به حمله به او میکنند.
قدرت در آستانهی تصاحب است، چرا که دو خاندان جنایتکار در نبردی خونین با یکدیگر درگیر میشوند؛ نبردی که میتواند امپراتوریها را به زانو درآورد. در میانهی این درگیریها، هری دا سوزا قرار دارد — یک "مسئلهحلکن" خیابانی که بهخوبی میداند در برخورد نیروهای متضاد، وفاداریها چه معنایی پیدا میکنند.
در حین خواب، گروهی از کمپکنندگان صدای نگرانکنندهای میشنوند. وقتی بیدار میشوند، خود را در حالتی میبینند که گرفتار خشم لا لورونا شدهاند.
پس از بازگشت به محل کار با برنامهای ترکیبی (حضوری و دورکاری)، دو همکار که فقط با نامهای خانم دوشنبه و آقای سهشنبه یکدیگر را میشناسند، شروع به فرستادن یادداشتهای دوستانه میکنند؛ و همین آغازگر یک رابطه عاشقانه اداری میشود.
پس از از دست دادن مادر عزیزش، مردی همه چیز را به خطر میاندازد تا به افتخار او یک رستوران ایتالیایی راهاندازی کند؛ جایی که آشپزهای آن نُنّاها — یعنی مادربزرگهای واقعی — هستند.