داستان از این قرار است که یک مسافر از راه رسیده میخواهد به هتل تراتسیلوانیا برود.رئیس هتل در تلاش برای راضی نگه داشتن او از این هتل است. اما این راضی کردن بهای سنگینی برای او دارد و او باید سعی در برآورده کردن کل نیازهای او داشته باشد که
درباره ی قهرمان جدیدی بنام «آرون کراس» (جرمی رنر) است که سرگذشتش از سه قسمت قبلی سری بورن نشات می گیرد...
ماجراهای تصادفی از نسل جواستار رو بیان میکنه که با جاناتان جواستار، مشهور به جوجو، شروع میشه و به خانواده و دوستانش کشیده میشه. هربار کسی که نام جواستار روی خودش داره باید با قدرتهای شیطانی روبرو شده و دنیا رو نجات بده. نیروهای شیطانی مثل دیو براندوی خوناشام یا موجودات باستانی ای که تصور میشه خون آشام و فناناپذیر هستند. در گذشته تصادفی برای
یک هواپیمای جت به نام شوالیه به طور اتفاقی به عنوان یکی از شرکت کنندگان مسابقه هوایی دعوت می شود، او برای قهرمان شدن به یک مربی با سابقه نیاز دارد.
پیرمردی که شغلش باربری است و قصد خرید سیمکارت و تلفن همراه را دارد که دست بر قضا سیم کارت خاموش سالیان گذشته رئیس جمهور مورد معامله قرار میگیرد .
درباره کیم چونچو نوه پادشاه جینجی بیست و پنجمین پادشاه شیلا است. کیم چونچو به کمک یکی از فرماندهان خود کیم یوشین موفق می شود عصر طلایی فرمانروایی شیلا را رقم بزند. کیم چونچو که نوه فرمانروا جینجی بوده پس از خلع پدر بزرگش از این مقام، به نوعی از قدرت فاصله گرفته است. در کودکی با کیم یوشین، پسر یکی از فرماندهان بزرگ شیلا آشنا می شود که همین مسئله زمینه ساز دوستی این دو می شود.
زنی که معلم پیانو است در مواجهه با یک اتفاق بزرگ در زندگیاش، در دو راهه تصمیم قرار میگیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند یا . . .
نیلوفر (ترانه علیدوستی) دختری که به همراه نامزدش بهرام (صابر ابر) طی سه روز به آب و آتش میزند تا تنها برادرش سعید را از اعدام نجات دهد، آنها قصد فراهم کردن 100 میلیون پول نقد را دارند در حالی که فقط 30 میلیون آن را تهیه کردهاند، از طرفی موسی (حامد بهداد) که در اصطبلی مشغول کار و مسابقات زیرزمینیست میخواهد مبلغی را برای کمک به نیلوفر تهیه کند و دوستش سعید را نجات دهد، اما این تلاش شکل دیگری به خودش گرفته و منتهی به انتهای خیابان هشتم میشود!
داستان جوانی به نام بهزاد است که پدر خود را در کودکی از دست داده و عمویش از خانواده او حمایت می کند. او قرار است با «بهار» دختر عموی خود ازدواج کند، اما رازی از زندگی او برملا می شود که زندگی اش را دچار تغییراتی می کند.
یک شخصیت منفی در بازی های ویدیویی، می خواهد که یک قهرمان باشد و رویای خود را به واقعیت تبدیل کند. اما جستجوی او برای تحقق رویایش، تمام دنیای او و مکانی که زندگی می کند را در خطر ویرانی قرار می دهد و…