قسمت دوازدهم منتشر شد.
سریال داریوش، قصه مردی است که پس از یازده سال، به شهری که از آن گریخته بود، باز میگردد.
سرنوشت سه دختر ایلامی هستیم: اول مدینه دختری قالیباف است و چون با سربازی که سفارش دهنده ی فرش به او بوده در شهر دیده می شود توسط برادر و دوست برادرش کشته می شود….
قسمت هفدهم منتشر شد.
شبآهنگی تاکشوییهیجان انگیز و خنده دار با حضور مهمانهای محبوبی است که از دیدنشان لذت خواهید برد. اجرای شب آهنگی ویژه برنامهای شاد و مفرح با دکوری متفاوت را حامد آهنگی بر عهده دارد، فصل سوم این برنامه قرار است که هر هفته در شبکه نمایش خانگی منتشر گردد.
داستان ساکنین یک آپارتمان سبز رنگ است که با هم فامیل هستند. خانواده هایی از چند نسل مختلف ولی دوست داشتنی که ماجراهای جالبی رو رقم می زنن.
قسمت ششم منتشر شد.
شهر هرت سریال کمدی ایام نوروز 1403 سریالی که شاید کیفیتش در حد و اندازههای هالیوود نباشد، اما قلبهایمان را با خاطرات و لحظات ناب، گرم میکند، تجربه کنید.
قسمت شانزدهم منتشر شد.
پزشکی شیاد، به بهانههای مختلف، سعی میکند با پرستاران بیمارستان رابطه برقرار کند. او با ایجاد رقابت بین پرستاران، تلاش میکند تا از آنها اخاذی کند.
قسمت نهم از فصل دوم منتشر شد.
برزو شمس تاجر و برج ساز موفق در شب جشن نام گذاری تنها نوه اش با دوست قدیمیش روبرو می شود که این ملاقات باعث می شود که زندگی گذشته برزو رو شده و باعث دگرگونی زندگیش گردد.
داستان از سال 10 بعثت محمد رسولالله و زمانی که مسلمانان در تحریم اقتصادی هستند شروع میشود. ابوسفیان با بازی داریوش فرهنگ از ابوطالب که پیر است میخواهد که به محمد رسولالله بگوید که خدا را در دلش نگه دارد. ابوطالب به اتاق نبی اسلام میرود و پیامبر در حال نماز خواندن است و بعد از سوره حمد سوره فیل را میخواند و سپس در یک فلشبک که اکثر فیلم را شامل شده به سال عام الفیل و تولد پیامبر و دوران کودکی وی از زبان خود ابوطالب به عنوان راوی فیلم میرود...
گلنار (پانیذ پارسا) خواهر کوچکتر ارس (حماسه پارسا) در کار خبرنگاری به موردی برمیخورد که قاچاق ارز تقلبی و دختر انجام میشود و مرکز فعالیت و پولشویی آنها یک صرافی است که متعلق به آقای یونسی (همایون ارشادی) میباشد.
درباره زنی است که پس از شنیدن غرق شدن همسرش در دریا، همراه پسرش رهسپار شهرستان شده تا دنبال او بگردند. اما بعد از گشت و گذار طولانی بیست روزه ناکام به تهران باز می گردد. او که از کارخانه همسرش غافل شده است متوجه تقلب و دزدی شریک شوهرش عبدی می شود.