در فیلم تایماز موتوری، تایماز پیک موتوری است که حین بردن یک دست کت و شلوار دامادی، طی حادثه ای به زمین می خورد و کت شلوار کثیف می شود و تصمیم می گیرد که خودش آن را بشوید و فردا به صاحبش بازگرداند اما…
امید و محسن و صفا پسران سرراهی هستند که در محلهای به نام آجری و با حمایت آقای اتابکی بزرگ شدهاند. امید به ماهور، دختری که به او درس زبان فرانسه میداد، دل میبازد. پس از مدتی که از رابطه این دو میگذرد، امید برای خواستگاری نزد خانواده ماهور میرود و با مخالفت پدر ماهور، مهندس اعتمادی، روبرو میشود.
نسیم دختری است که در دوران کودکی به علت نزاع پدر و مادرش دچار مشکل عصبی شده و آنها به او توجهی نمی کنند و در نوجوانی مبتلا به بیماری ام اس می شود. او درسش را ادامه داده و در رشته عکاسی تحصیل می کند و…
علی که به تازگی مغازه ای را خریده و قصد دارد با راه انداختن یک مکانیکی بار زندگی خانواده اش را به دوش بکشد ، با توطئه دختری جوان روبرو می شود که قصد دارد با در آوردن مغازه از دست علی ، طلاهای دزدیده شده ای را که پدرش چندین سال پیش آنجا پنهان کرده ، بدست آورد . اما درگیر داستانی عاشقانه می شود و …
عاشقی با اعمال شاقه» درباره پسر جوان ثروتمندی است که به قصد تفریح به شمال سفر می کند و در آنجا عاشق دختر صاحب رستورانی می شود و به خاطر او در آن رستوران مشغول به کار می شود..
داستان دو برادر را روایت میکند که یکی از آن ها رئیس بانک و دیگر تعمیرکار ماشین است و بر اثر ماجرایی این دو برادر با یکدیگر جا به جا شده که این اتفاق به روند و شکل گیری داستان کمک میکند.
این فیلم درباره موجودی فضایی است که بنا بر مشکلاتی که وی ناخواسته درگیر آن، به زمین می آید و حالا باید با موجوداتی مواجه شود که شباهتی به خودشان ندارد و…
داستان زندگی خواهر و برادری به نام های ساینا و سینا است که پدر و مادرشان را با رفتارهای نادرستشان به ستوه آوردهاند. یک روز صبح که آنها از خواب بیدار میشوند در کمال تعجب پی میبرند که پدر و مادرشان ناپدید شدهاند. ساینا و سینا قدم در راهی میگذارند که مشکلات عجیب و غریبی انتظارشان را میکشد.
به سازمان امنیت اطلاع داده میشود که فردی (عباس قاجار) متعلق به یک گروه ضدرژیم در رستوران کندو قرار گذاشته است. افراد سازمان آن فرد و مردی که گمان میکنند با او قرار داشته را دستگیر میکنند. فرد اصلی در جریان فرار گلوله خورده و کشته میشود. در بازجویی فرد دستگیر شده (جواد گلپایگانی)، به او گفته میشود که برای روبهروکردن او با مرد اصلی فردا به سازمان مرکزی در پایتخت انتقال داده خواهد شد..
«مرضیه» زنی است مقاوم که باید علیه بدی ها بجنگد. شوهرش در بوسنی شهید شده است و او تنها با دو فرزند خردسال و مادر داغدار خود زندگی می کند. پدر شوهرش از آمریکا بازگشته است تا آن ها را با خود به آمریکا ببرد و حال «مرضیه» یا باید در وطن بماند و در کنار خانواده اش با آسیب ها و صدمات اجتماعی بجنگد و یا اینکه جلای وطن کند. «مرضیه» در مقابل ناملایمات و سختی ها باید توان ایستادگی داشته باشد…