احمد خسروی مسئول رسیدگی به پروندههای مشکوک به قتل میشود و به سرنخهایی دست مییابد که پشت پرده این قتل رازگونه به کشف شبکه فساد اقتصادی میرسد. احمد بیمحابا به دنبال یافتن قاتل است و حتی زندگی خصوصی با فرزندانش نیز دچار مخاطراتی میشود در این تلاش بی وقفه و در شرایطی که باور دارد که به نتیجه نزدیک است در عین ناباوری متوجه میشود پشت این قتل راز دیگری وجود دارد.
این فیلم داستان دو دوست به نامهای اکبر و حمید است که در یک عکاسی کار میکرده اما پس از مرگ صاحب مغازه آنها برای کسب درآمد به کشور ژاپن میروند.
همسر دكتر موحد استاد دانشگاه، وقتی بورس تحصیلی خارج از كشور دریافت می كند، استاد حاضر به همراهی او برای خروج از كشور نمی شود. همین موضوع باعث بروز اختلاف بین آن ها می شود و زن تنها می رود. بعد از چند سال مادر برمی گردد، اما قبل از اینكه بتواند دخترش را ببیند؛ دختر در یك تصادف دچار مرگ مغزی می شود. مادر سعی می كند مقدمات لازم را برای انتقال نیاز به كشوری دیگر را فراهم كند، اما پدر موافقت نكرده و پزشكان هم اینكار را بی فایده می دانند. پزشكان از پدر می خواهند كه با اهداء اعضاء دخترش موافقت كند. سرانجام دكتر موحد بعد از یك كشمكش طولانی با خود و همسرش بالاخره با اهداء اعضاء موافقت می كند.
کویین، فوک دریایی شجاع، جوخه ای از فوک های شرور را جمع می کند تا در مقابل کوسه های بی رحم با دندان هایی تیز بایستند و قلمرو دریایی را دوباره از آن خود کنند.
مایکل تلاش میکند تا با توسل به روشهای مختلف پولشویی، درآمد کلانی که از کارهای خلاف خود بدست آورده را صرف امپراطوری مافیایی خود کرده و به آن وجههای قانونی ببخشد، اما...
فیلم گشت 3، حسن و عطا بعد از چند سال از آمریکا برمیگردند و به دنبال ماشین عباس آقا میروند که آن را به شخصی به نام پیکان که بهنام بانی نقش آن را ایفا میکند کرایه دادند و از آن میدزدند و بعد که با اون آشنا میشوند او به دنبال خوانندگی است که عطا و حسن به عنوان آهنگساز و ترانهسرای وی به او کمک میکنند که درگیر اتفاقاتی نیز میشوند...
ادی بروک یا همان ونوم که در ابتدا به عنوان دشمن مرد عنکبوتی معرفی شد ، با گذشت زمان تبدیل به یک ضدقهرمان میشود که ابرقهرمانها را همراهی میکند و یا علیه آنها است و…
در فیلم هزارپا رضا و دوستش منصور که به کیفقاپی مشغول هستند از طریق مادرش متوجه میشود که دختر فردی پولدار نذر کردهاست که با یک جانباز ازدواج کند به همین دلیل رضا که در تصادف پای خود را ازدست داده تصمیم میگیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با وی ازدواج کند رضا وارد آسایشگاه جانبازان میشود که دختر مدیر آنجاست رضا با گفتن دروغهای مختلف سعی میکند که دختر به او علاقهمند شود رضا با کمک منصور دختر را به خودش علاقهمند میکند از طرف دیگری رضا ادعا میکند که در جنگ تحمیلی فرمانده یکی از گروه عراقی را کشته برای خودش دردسر بزرگی ایجاد میکند و…
داستان ویلای من دربارهٔ پیرمردی 90 ساله و پولدار (آقای مشکات) است که قرار است بهزودی فوت کند. وی هرگز ازدواج نکرده و فرزندی ندارد. او فقط چند برادر دارد که همهٔ آنها فوت کردهاند. وکیل درستکار وی (نگین معتضدی) به دنبال وراث واقعی او میباشد که بهطور اتفاقی ارسلان (مهران مدیری) و هدایت (سیامک انصاری) که در یک رستوران کار میکنند متوجه این ماجرامیشوند و تصمیم میگیرند که خود را به عنوان برادر زاده مشکات معرفی کنند. ارسلان فردی باهوش و خلاف کار با سابقه است و هدایت نیز سابقه زندان دارد و در جعل مدرک استاد است.
رضا (حسین یاری) در مخمصهای افتاده که برای بیرون آمدن از آن به کمک سهیل (محمدرضا گلزار) و پیمان (هومن سیدی) نیاز دارد. اما نقشه آنها آنطور که نباید پیش میرود و اتفاقاتی رخ میدهد که کنترل اوضاع را از دست همه خارج میکند و …