
لیلا طی اتفاقهایی با حمید دوستدار آشنا میشود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار میدهد، غافل از این که عادل مشرقی دل بستهٔ اوست...
«خاطرات الاغ مهربان» درباره پژمان است که برای مسافرت نزد دایی خود می رود. در آنجا متوجه یکی از کارمندان دایی اش می شود که یک الاغ است. ابتدا از او می ترسد ولی رفته رفته با هم صمیمی شده و…
شرفناز از آن می ترسد که الیاس به سرنوشت احمد دچار شود. او سالهاست به فرار از این زندان فکر می کند تا اینکه بالاخره روزی دست الیاس را گرفته و می گریزد. این فرار به گوش جمعه می رسدمسعود که یک استاد دانشگاه موفق و دارای خانواده ای دوستداشتنی است گرفتار یک رابطه عاطفی با یکی از دانشجویان خود میشود این رابطه به گونه ا پیش میرود که زندگی و خانواده اش را از هم میپاشاند
نیلوفر برای دیدن دوستش که چند وقتیست در دنیای مجازی با او آشنا شده راهی تهران می شود، اما در راه برایش اتفاقاتی می افتد که این قرار ملاقات به سرانجام عجیبی مبدل می شود و…
محسن جوان ورزشکار، که در خانوادهای فقیر زندگی میکند، به گروهی مذهبی وابسته و به فعالیتهای سیاسی کشیده شدهاست. ساواک برای نابود کردن او، با طرح نقشهای محسن را به اعتیاد میکشاند. محسن یک شب در حال چاپ اعلامیه به محاصره مأموران میافتد و پس از درگیری دستگیر میشود. در زندان به دلیل اعتیاد اعضای گروهش را لو میدهد. پدر محسن برای یافتن فرزندش به تمام مراکزی که قاچاقچیان فعالیت دارند سر میزند، اما نشانی از او نمییابد..
سازمان موساد از چند طريق قصد ضربه زدن به جمهوري اسلامي را دارد و به اين منظور، زني به نام نسرين را به ايران مي فرستد. نسرين، خواهرزن احمد ـ يك افسر اطلاعاتي ـ است. با استقرار نسرين در خانه احمد، او از آخرين خبرها غيرمستقيم اطلاع پيدا مي كند. در پي بمب گذاري هاي متعدد، ردپاي نسرين نيز پيدا مي شود و احمد او را تعقيب مي كند. نسرين خواهرزاده خردسالش را مي ربايد و در خانه اي زنداني مي كند..
روح پدر هوشنگ که مدتی است از دنیا رفته، نزد پسرش میآید و از او میخواهد تا بدهیهایی که داشته را به چند نفر پرداخت کند که در جریان پرداخت این بدهیها اتفاقاتی میافتد..
سه پسر جوان که دوران خدمت سربازی خود را می گذرانند، مرخصی گرفته و به خانه می روند. هرکدام از آنها مشکلات خانوادگی ای دارند که دیگران از آنها بی خبرند. آنها تصمیم می گیرند که مشکلات یکدیگر را حل کنند ولی در این راه اتفاقاتی می افتد که…
یک ماهی دم قرمز قرار است برای سبزی پلو ماهی سفره شب عید پخته شود که در این بین اتفاقات عجیبی می افتد..
جوانی بنام کمال (جواد رضویان) که شاگرد دوچرخه سازی است، در آستانه ازدواج قرار دارد و در صدد تأمین مخارج عروسی اش است که خبری را از رادیو میشنود مبنی براینکه وزارت کار و امور اجتماعی جهت حمایت از افرادی که معتاد بوده و ترک کردهاند مبلغ سه میلیون تومان بعنوان وام پرداخت خواهد کرد. کمال با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که معتاد شده و سپس ترک کند. اما در این بین ماجراهایی اتفاق میافتد که …