قاسم، بسیجی تبلیغاتی به خط مقدم جبهه اعزام می شود. او رزمندگان را در وضعیت سختی می بیند و دوست دارد به آن ها كمك كند ولی وظیفه او فقط تبلیغات است. یكی از رزمندگان به نام ابوالفضل عضو واحد اطلاعات عملیات با گروهی از بسیجیان برای پشتیبانی، راهی خط مقدم می شود و از صحنه های درگیری رزمندگان با سربازان عراقی عكس می گیرد، اما وقتی.....
در سال 1358، دو دانشجوی داوطلب در جهاد سازندگی راهی منطقهی سیستان و بلوچستان میشوند. تصور این دو دانشجو این است که با ایراد سخنرانی برای مردم و انتخاب نمایندهای از بین خودشان، مشکلاتشان را مرتفع کنند. اما نفوذ خان آنچنان است که آن دو درمییابند امکان ایجاد پایگاه فرهنگی، به سادگی که تصورش را داشتهاند، مقدور نیست؛ لذا راه دیگری را برای رسالت خود برمیگزینند که کمتر از مبارزهی رویارو نیست...
تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولین کتابش «تب توت فرنگی» از همه کسانی که نامشان در این کتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت میکند تا با هم جشن بگیرند. همان شب در جریان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شلیک میآید، فرهاد کشته و تارا نیز به شدت زخمی میشود....
در پي وقوع انفجار خودرويي ارشد گروه تحقيق پليس شروع به كار كرده و با كمك يكي از مجروحين حادثه هويت و شماره خودروي عامل اصلي بمب گذاري (تيمور ايده لو) شناسايي مي شود. تيمور كه سال گذشته در جريان توزيع موادمخدر دستگير شده بود به ده سال زندان در دادگاه سنندج محكوم شده ولي به قيد ضمانت آزاد و متواري مي گردد....
بهمن ماه سال 1343 محمد اندرزگو به همراه چند تن ديگر روبروي ساختمان مجلس منتظر مي شوند تا حسنعلي منصور را ترور كنند. ترور با موفقيت انجام مي شود، اما مأموران با تجسس بسيار همه ي عاملين ترور به جز سيدعلي اندرزگو را دستگير و اعدام مي كنند. مأمورين ساواك به دنبال اندرزگو هستند چرا كه او را از طراحان اصلي ترور مي دانند، اما سيدعلي اندرزگو در لباس مبدل به مبارزه ادامه مي دهد و چند بار تا مرز دستگيري مي رسد، وليكن باز نجات مي يابد و هر بار مجبور مي شود به همراه خانواده به شهري يا روستايي ديگر برود…
امین که آهنگساز و نوازندهی پیانو است ، پس از ازدواج با رویا بازیگر تئاتر ، با مشکلات زیادی روبهرو میشود که زندگی آنان را تحت الشعاع قرار میدهد تا جایی که کارش را رها میکند ، همسرش را از دست میدهد و دچار وضعیت نامتعادلی میشود ...
پرچم های قلعه کاوه، داستان قسمتی از حمله مفولان به ایران است. اهالی روستایی مرزی در ایران در آستانه برگزاری جشنی هستند ولی به دلیل حمله مغول مجبور به کوچ می شوند.
رخشانه زني است در آستانه ميانسالي كه در سال هاي جواني اش با ايوب پارسا ازدواج كرده و صاحب پسري به نام حميد شده است. وقتي حميد دو ساله بود، ايوب به جبهه مي رود و ديگر برنمي گردد. پس از مدتي خبر شهادت او مي رسد و خانواده تصميم مي گيرد رخشانه را به عقد داوود برادر ايوب دربياورد. سالها از اين ماجرا گذشته و آنها صاحب دختر بچه اي دبستاني هستند و حميد در آستانه ازدواج است. در اين وضعيت از كميته مفقودين خبر مي رسد كه ايوب زنده است و...
مردی پس از سالها، طی عمل جراحی که در خارج از کشور انجام میگیرد، بینایی خود را باز مییابد؛ و در ادامه با مشکلاتی در زندگی مواجه میشود نابینایی که از 8 سالگی بینایی خود را از دست دادهاست امیدی مییابد برای دیدن دوباره رنگها و خطوط زندگی عادی. یوسف در تصور آنکه با یافتن بینایی خودبه خود حقیقی دست خواهد یافت و پس از آن خواهد توانست ارتباطی در خور خود با خدای خود برقرار نماید با خدای خویش عهد میبندد که در صورت توان مجدد برای بینایی در راه خداوند زندگی کند و...
در آخرین روز حکومت محمدرضا شاه، وقتی کاخ های سلطنتی مورد هجوم مردم قرار می گیرد، چند تن از افراد وابسته به رژیم در کاخ مخفی می شوند. آن ها کیفی را که حاوی اسناد محرمانه و جواهرات و اسکناس بوده در محوطه کاخ مخفی می کنند..