شاعر جوان جنگ بریتانیایی رابرت گریوز با لورا رایدینگ ازدواج کرده و صاحب چهار فرزند میباشد. رایدینگ با سرپیچی از قراردادهای جامعه مودبانه، با گریوز و همسرش که به عنوان یک اداره زندگی می کنند، نقل مکان می کند. سپس با آمدن جفری فیبز، شاعر خوش تیپ ایرلندی، این چیدمان تبدیل به یک چهارخانه می شود. اما به زودی تنشها و رقابتها آنقدر شدید میشوند که گریوز مظنون به تلاش برای قتل است…
راسوی نترس باک، برادران پوسوم شرور کراش و ادی را تشکیل می دهند تا به ماجراجویی جدیدی وارد خانه باک می شوند: دنیای دایناسورها.
هنگامی که مدیر کلوپ شبانه موفق دهه 80 تونی تاورز در کریسمس سوار قطاری جادویی می شود، متوجه می شود که هر واگن مرحله متفاوتی از زندگی او را در خود جای داده و اقداماتی که در یک واگن انجام می دهد مستقیماً بر زندگی او در واگن بعدی تأثیر می گذارد. آیا تونی می تواند زندگی خود - و زندگی افرادی را که دوستشان دارد - به سمت بهتر شدن تغییر دهد یا فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد؟
یک افسر پلیس پس از شلیک تصادفی به یک سیاه پوست بیگناه با محاکمه روبرو می شود، در حالی که در دنیای پیچیده رسانه ها، عدالت، سیاست های نژادی و اخلاقیات خود می گذرد
ویل هانتینگ مستخدم بیست سالهی انستیتوی تکنولوژی ماساچوستس، ذهنی فوقالعاده خلاق دارد و پروفسور لامبو استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی میبرد. حالا چون ویل زندگی پر دردسری دارد پروفسور با دوست قدیمی خود، روانپزشکی به نام شان مگوایر تماس میگیرد و ویل را نزد او میفرستد...
رستاخیزها به 20 سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس میرود و زندگی بهظاهر عادی نئو با بازی کیانو ریوز به عنوان توماس ای. اندرسون در سان فرانسیسکو را به تصویر میکشد، جایی که یک تراپیست برای او قرصهای آبی تجویز کرده است. نئو و ترینیتی با بازی کری-آن ماس یکدیگر را نمیشناسند اما مورفیوس با بازی یحیی عبدالمتین دوم قرص قرمز را به نئو پیشنهاد میکند و گشوده شدن درهای ذهنش را به دنیای ماتریکس.
فیلم این دو نفر را در غرب وحشی پیدا می کند، جایی که آنها به نجات یک مزرعه از دست یک شرور کمک می کنند. رقبا با هم متحد می شوند تا به یک دختر گاوچران و برادرش کمک کنند تا خانه خود را از دست یک زمین خوار حریص نجات دهند.
وقتی خواهرش کشته می شود و زندگی دوگانه او به عنوان یک مجری وب کم فاش می شود، گریس هشدارهای یک کارآگاه خونسرد را نادیده می گیرد و درگیر ماجرا می شود.
مرد آشغال جمع کنی که از یک زندگی گذشته عذاب میکشد، تلاش میکند تا زندگی آرامی در رستگاری داشته باشد. اما زمانی که نیت خوب او او را هدف یک رئیس جنایتکار محلی قرار می دهد، کلین مجبور می شود با خشونت گذشته اش آشتی کند.
اقتباسی از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت درباره پسر یک خاندان سلطنتی که محافظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتیترین عنصر کهکشان، به او سپرده شده است.