ساره و داوود كه هر دو در كار تهيه فيلم مستند هستند يك شب در حين فيلمبرداري جسدي را در كوچه ي خود مي بينند اما وقتي پليس در محفل حاضر مي شود جسدي را نمي بيند..
روز 25 تیرماه سال 1331 ، «سیداحمد نصر» بخاطر چاپ اعلامیه ای از «دكتر حسین فاطمی » در برابر چشمان دخترش ترور می شود و چاپخانه اش را نیز آتش می زنند. «سیدمحمود نصر» به كمك برادرزاده اش می شتابد، اما ...
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعه گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست دادهاست، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود و…
«مرضیه» زنی است مقاوم که باید علیه بدی ها بجنگد. شوهرش در بوسنی شهید شده است و او تنها با دو فرزند خردسال و مادر داغدار خود زندگی می کند. پدر شوهرش از آمریکا بازگشته است تا آن ها را با خود به آمریکا ببرد و حال «مرضیه» یا باید در وطن بماند و در کنار خانواده اش با آسیب ها و صدمات اجتماعی بجنگد و یا اینکه جلای وطن کند. «مرضیه» در مقابل ناملایمات و سختی ها باید توان ایستادگی داشته باشد…
سازمان موساد از چند طريق قصد ضربه زدن به جمهوري اسلامي را دارد و به اين منظور، زني به نام نسرين را به ايران مي فرستد. نسرين، خواهرزن احمد ـ يك افسر اطلاعاتي ـ است. با استقرار نسرين در خانه احمد، او از آخرين خبرها غيرمستقيم اطلاع پيدا مي كند. در پي بمب گذاري هاي متعدد، ردپاي نسرين نيز پيدا مي شود و احمد او را تعقيب مي كند. نسرين خواهرزاده خردسالش را مي ربايد و در خانه اي زنداني مي كند..
مفخم فردی که قاچاقچی بینالمللی است بار دیگر به ایران بازگشته تا محمولهای را با نظارت خود به خارج از کشور بفرستد. او این بار در یک معامله پنج میلیارد تومان شمش طلا از یک تاجر یهودی کلاهبرداری میکند. در این بین سرگرد ملک که چند سال پیش همسرش را در راه دستگیری مفخم از دست داده، مأمور پرونده مفخم میشود تا به کمک سروان نصر او را به دام بیاندازند و...
رژيم بعث عراق در جريان جنگ با ايران درصدد است اثر يك نوع گاز شيميايي جديد را كه به منظور دفع آفات گياهي ساخته شده بر روي تعدادي از عراقي ها امتحان كند. نتيجه ي اين آزمايش مرگ تمامي افراد در مدت كوتاهي است. رژيم بعث با وارد كردن فشار به دكتر عراقي كاشف اين گاز و تهديد جان دختر و نوه ي دكتر او را وادار به انجام تحقيقات بيشتر مي كنند اما دكتر توسط يكي از شاگردان دخترش، دولت ايران را در جريان واقعه مي گذارد. با اعزام گروهي از نظاميان ايراني و به كمك يك راهنماي كُرد، آن ها موفق به نجات دكتر و دخترش مي شوند. و با راهنمايي دكتر و پس از درگيري هاي زياد با نظاميان عراقي و از جمله داماد دكتر كه يكي از نظاميان عراقي است، گروه اعزامي ايراني موفق به انهدام انبار نگهداري گاز شيميايي مي گردند اما داماد دكتر و راهنماي كُرد در اين درگيري ها كشته مي شوند و دكتر به همراه دختر و نوه اش با نظاميان ايراني وارد خاك ايران مي گردند.
خانوادهای فقیر که زندگی کولی واری را اختیار کردهاند، از زادگاه خود دور افتادهاند.
فیلم هفت 1995، دیوید میلز، که به تازگی انتقالی گرفته و ویلیام سامرست، که بزودی بازنشسته میشود هر دو کارآگاههای جنایی هستند که عمیقاً درگیر پرونده یک قاتل سریالی دگرآزار میشوند. قاتلی که قتلهای خود را به دقت بر طبق هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت...
پنج مرد که یگ گروه سرقت به راه انداخته اند، در کار آخرشان ناموفق بوده اند و حالا «سوزه»، یک رئیس مافیایی، آن ها را وادار می کند دست به سرقتی بزنند که انجامش عملا غیرممکن است. شهرت خشونت «سوزه» آن چنان است که می گویند وقتی تهدید کرده اند خانواده اش را می کشند، خودش این کار را کرده تا ثابت کند از هیچ کس نمی ترسد.