داستان ساکنین یک آپارتمان سبز رنگ است که با هم فامیل هستند. خانواده هایی از چند نسل مختلف ولی دوست داشتنی که ماجراهای جالبی رو رقم می زنن.
قسمت سیزدهم از فصل دوم منتشر شد.
گیم شوی جذابی است که در آن یک قاتل سریالی به نام «زودیاک»، شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
در ایران پدر و مادرها به بچه هاشون اجازه هر کاری را نمی دهند، ولی همیشه نوه داستانش فرق داره!
مردی در دهه 1960 نیویورک استخدام می شود تا پسر یک مرد ثروتمند را متقاعد کند که از ایتالیا به خانه بازگردد و زندگی پر از فریب، کلاهبرداری و قتل را آغاز می کند.
انگلستان، 1705: نل جکسون برای قتل و فرار با خواهرانش، برای زنده ماندن دستش را به سرقت از بزرگراه می اندازد. نل با کمک همکار فوقالعادهاش، یک جن کوچولو به نام بیلی بلیند، متوجه میشود که سرنوشت او را در معرض خطر قرار داده است.
درباره خط قرمز هایی است که چهار جوان در پی مشکلاتشان می خواهند از آن ها عبور کنند. عبوری که با فرار از خانه و درگیر ماجراهای متعدد شدن، آن قدر پیچیده می شود که راهی به جز بازگشت و درخواست کمک باقی نمی ماند.
سریال کیف انگلیسی درباره شخصی به نام منصور ادیبان است که مدرک خود را از فرانسه دریافت کرده، او با دختری به نام مستانه که از طبقه ثروتمندان جامعه می باشد، آشنا می شود و به او کمک می کند که در انتخابات بعدی مجلس پیروز شود، وی از طریق این دختر با انگلیسی ها آشنا شده و لذا تحت تاثیر روابط بیگانه تمام تفکرات قبلی خود را از دست می دهد.
اروین اولین کار بازیگری خود را انجام می دهد و خود را در تگزاس می بیند که در زیر بال یک حفاری نفت تقریباً ورشکسته مرل و هم گروهش فیه گرفته می شود. این سه نفر وارد یک ماجراجویی وحشیانه می شوند تا بانک و یک شرکت نفتی فاسد را گول بزنند تا قبل از اینکه رویاهای مرل از بین برود.
میسون، مغز متفکر جنایتکار، در شرف اجرای یک عمر است که معشوق و عضو اصلی خدمه او، دکر، تیم را به زیر می کشد و فاش می کند که او یک مامور مخفی اینترپل است. میسون که دلشکسته است فرار می کند و از زندگی جنایی بازنشسته می شود تا اینکه برادر کوچکترش شاون از لیگ خود خارج می شود و به تنهایی یک سرقت بزرگ از بانک را انجام می دهد. میسون چاره ای ندارد جز اینکه به کمک بیاید، در حالی که اینترپل دکر را به این امید می آورد که او را عصبی کند. قبل از اینکه تیم های SWAT به بانک هجوم ببرند، میسون باید از تمام ابزار موجود در زرادخانه خود استفاده کند تا نه تنها با جایزه، بلکه از عشق زندگی خود نیز فرار کند.
قبل از اینکه کریگ کریک باشد، او فقط کریگ بود - یک بچه جدید در یک شهر جدید. تنها چیزی که کریگ می خواهد این است که به نزد دوستان قدیمی خود در خانه قدیمی خود برگردد. اما وقتی میفهمد که نهر نزدیک گنج گمشدهای را پنهان میکند که میتواند آرزوی او را محقق کند، کریگ برای یافتن آن به سفری میپردازد - در بیابان خطرناک حومه شهر پیمایش میکند، دوستیهای جدیدی برقرار میکند، همه اینها در حالی که توسط گروهی ترسناک دنبال میشود. دزدان دریایی که در صدد نابودی خود نهر هستند.