زندگی حامد آبان عکاس معروف با ورود معلم خصوصی پسرش، خانم نوایی ناگهان تغییر می کند و کار حامد به رفتگری می کشد و معروف به نارنجی پوش لیسانسه می شود. در این شرایط نهال همسر حامد خشمگین از این تحولات از خارج کشور بر می گردد و…
حسین در آستانه ازدواج دومش ـ با فرشته دختر دایی اش ـ از طریق یكی از همسایه ها درمی یابد پسرش رضا برخلاف تصور او، زنده است و نزد دوست صمیمی اش احمد و همسرش مریم، زندگی می كند....
خسیس داستان پیر مرد خسیسی به نام صابر رفعتی است. او در آستانه ورشکستگی قرار دارد در این حین تصمیم می گیرد با کمک پسرش امید 50 میلیون تومان به فرزند کوچکترش آیدین کمک کند تا برایش کار کند اما پول به سرقت میرود و…
فیلمنامه تردید بر پایه نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر نوشته شدهاست و روایتگر داستان پسری به نام سیاوش است که پس از مرگ پدرش، عموی او اختیار ثروت خانوادگی را به دست میگیرد. سیاوش عاشق دخترعمهاش مهتاب است. پس از گذشت مدت کوتاهی از مرگ پدر، او از ازدواج قریبالوقوع عمو با مادرش باخبر میشود. سیاوش طی ماجراهایی میفهمد که پدرش کشته شدهاست.
مونا دانشجوی پزشکی است و در تهران تنها زندگی میکند. اتفاقاتی برای او پیش میآید که گویا از طرف پسر جوانی است که زیرکانه و بدون باقی گذاشتن ردی از خود، برای او ایجاد مزاحمت میکند. این مسئله کمکم جدی میشود و نگرانیهایی را برای او و دوستش هاله به وجود میآورد. پای پلیس به ماجرا باز میشود اما باز هم اتفاقات مشکوک ادامه پیدا میکند، تا این که سرنخهایی پیدا میشود و…
داستان «دخترعمو و پسرعمو» دربارهٔ زندگی یک پسرعمو و دخترعمو است که قبلا ازدواج کرده بودند اما بعد طلاق در زندگی خانوادگیشان اختلافات زیادی به وجود میآید. آنها با دستور و راهنماییهای پدربزرگ خود مجبور میشوند تمامی اختلافات خانوادگیشان را حل کنند و...
مینا بزرگمهر و فرهود زندی دو وکیل جوان و تازه کار هستند که به شکلی ناخواسته و به دلیل فریب کاری دو بنگاه معاملات ملکی، سر از یک ساختمان درمی آورند و ناچار می شوند یک آپارتمان را با شراکت هم اجاره کنند. آنها هر یک دفتر وکالت خود را سر و سامان می دهند، اما همواره با هم در مشاجره و رقابت هستند. شرط می کنند هر کس موفق شد زودتر وکالت کسی را عهده دار شود، حق ماندن در آن ساختمان را دارد. ورود سیامک و خواهرش به این دفتر، عملاً این شرط را باطل می کند، چون...
آوای دریا، داستان پسری به نام جمعه است که در روستایی کویری با مادر خود زندگی می کند. دایی جمعه برایش صدفی می آورد که می تواند صدای دریا را بشنود. او صدف را به دوستانش نشان می دهد ولی یکی از دوستانش صدف را می شکند و ...
این فیلم روایتگر زندگی یک خانوادهی اصفهانی در سال 1364 است که با وجود مشکلات، درگیر جنگ نیز میشوند. پدر خانواده (اکبر عبدی) به همراه پسرش تصمیم به فرار از کشور دارند، اما اتفاقات سمت و سویی دیگر به خود میگیرد.
مرتضی پسر نوجوانی است که می خواهد بعد از امتحاناتش سرکار برود تا بتواند دوچرخه بخرد. پدر او به شدت با کار کردن مخالف است و عقیده دارد که تابستان هم باید درس خواند. اما مرتضی بدون اطلاع پدر و با کمک پدربزرگش کار پیدا می کند و همین مسأله اختلافات قدیمی بین پدر و پدربزرگ را دامن می زند...