ادی بروک یا همان ونوم که در ابتدا به عنوان دشمن مرد عنکبوتی معرفی شد ، با گذشت زمان تبدیل به یک ضدقهرمان میشود که ابرقهرمانها را همراهی میکند و یا علیه آنها است و…
در فیلم هزارپا رضا و دوستش منصور که به کیفقاپی مشغول هستند از طریق مادرش متوجه میشود که دختر فردی پولدار نذر کردهاست که با یک جانباز ازدواج کند به همین دلیل رضا که در تصادف پای خود را ازدست داده تصمیم میگیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با وی ازدواج کند رضا وارد آسایشگاه جانبازان میشود که دختر مدیر آنجاست رضا با گفتن دروغهای مختلف سعی میکند که دختر به او علاقهمند شود رضا با کمک منصور دختر را به خودش علاقهمند میکند از طرف دیگری رضا ادعا میکند که در جنگ تحمیلی فرمانده یکی از گروه عراقی را کشته برای خودش دردسر بزرگی ایجاد میکند و…
خلاصه داستان : سریال راز بقا سعید آقاخانی درباره جوانی به نام رحیم با بازی بهرام افشاری میباشد؛ سعید آقاخانی نیز ایفاگر نقش یک روحانی است که با پدر رحیم دوست بوده و حال بعد از فوت او هوای پسرش را دارد؛ حسن معجونی هم نقش برادر رحیم را در این مجموعه به عهده دارد.
گروهی از آتشنشانان قوی و تنومند که در کارشان موفق هستند، با سه کودک غیرقابل کنترل روبرو میشوند که آنها را در شرایط سختی قرار میدهند که…
یک فرد سابقه دار به نام اسپنسر برای کشف یک توطئه قتل به باند جنایی بوستون باز می گردد
در فیلم زیر نظر محسن پس از خرید به خانه برمیگردد و متوجه می شود مبلی که امید بر روی آن نشسته سوراخ شده، محسن مقصر این اتفاق را امید می داند. مهشید، همسر محسن که به این مبل علاقه خاصی دارد، در حال برگشتن از سفر است و...
فیلم عنکبوت به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد در سال 1398 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر اکشن و پلیسی معمایی میباشد. در این فیلم محسن تنابنده، ساره بیات، شیرین یزدان بخش، ماهور الوند، گلنوش قهرمانی، علی باقری، مهدی حسینی نیا، حمیدرضا هدایتی راد، سید جواد یحیوی، مهدخت مولایی، سحر عبدالهی، نیوشا علیپور، یوسف خسروی، حمید حاجی محمدزاده، میثم دامن زه، داوود ذاکری و فرید سجادی حسینی به هنرمندی پرداختهاند...
این فیلم مضمونی مرتبط با سینما دارد و درباره تماشاگرانی است که قبل از شروع اکران فیلمی در سینما درباره آن حرف میزنند و با شروع ماجرا بر پرده سینما، داستان آنها و قصه فیلم با هم یکی میشود...
رابطه قدیمی مرتضی و رفیقش با ورود دختری جوان به جمع آنها پیچیده می شود. مرتضی که بعد از مدتها به شهرش بازگشته، نمی داند که چه عشق و خیانتی انتظارش را می کشد...
همیشه همه چیز اون طوری که فکر میکنی پیش نمیره...