
محسن جوان ورزشکار، که در خانوادهای فقیر زندگی میکند، به گروهی مذهبی وابسته و به فعالیتهای سیاسی کشیده شدهاست. ساواک برای نابود کردن او، با طرح نقشهای محسن را به اعتیاد میکشاند. محسن یک شب در حال چاپ اعلامیه به محاصره مأموران میافتد و پس از درگیری دستگیر میشود. در زندان به دلیل اعتیاد اعضای گروهش را لو میدهد. پدر محسن برای یافتن فرزندش به تمام مراکزی که قاچاقچیان فعالیت دارند سر میزند، اما نشانی از او نمییابد..
رستم، گروهبان بازنشسته ي ارتش، با خاتمه ي جنگ در وضع روحي ناراحت به زادگاهش بازمي گردد. همسر او كه سرپرستي فرزندشان را به عهده داشته در كارگاه تعويض روغني برادرش به كار مشغول است. رستم تصميم مي گيرد زميني راكه سال ها پيش قول نامه كرده بازپس بگيرد، اما طرف ديگر قرارداد خواست او را اجابت نمي كند. رستم و پسر چهارده ساله اش به جنگل، بر سر زمين مي روند و مشغول قطع درختان جنگلي مي شوند. ايادي صاحب زمين او را به شدت مضروب مي كنند. همسر رستم كه از اين وضع به تنگ آمده قصد دارد همراه مادرش، كه از مهاجران روس است، پس از باز شدن مرز ايران و شوروي به آن سوي مرز برود. رستم با دوست نظامي بازنشسته ي خود به منزل مالك زمين مي روند و پس از كشته شدن دوستش قباله ي زمين را بازپس مي گيرد. او سپس به مرز مي رود و همسرش را به خانه بازمي گرداند..
پیمان در اثر عشقی نافرجام گروه آلما را 15 سال پیش ترک کرده است. او با رفتنش موجب فروپاشی این گروه که تازه نیز رونق گرفته میشود.حال پیمان با مرگ استاد بیات (پدر آلما) به ایران برمیگردد و در آستانه بازگشت متوجه میشود آلما در اثر مرگ فرزندش در بیمارستان روانی بستری است. حالا او میماند و تازگی عشقی نافرجام و وصیت استاد بیات برای بازگرداندن آلما به زندگی..
در جریان حمله عراق به ایران، یکی از روستاهای کردنشین شناسایی میشود و قرار میشود یک گروه از نیروهای عراقی به روستای مزبور حمله کند. آنها قصد دارند با زدن زاغههای مهمات، سکوی موشکی خودشان را به آن منطقه برای حمله به شهرهای غرب ایران منتقل کنند. سید قاسم خرمدره همراه تعدادی از بسیجیهای رزمنده برای شناسایی و نجات روستاییان، عازم آن منطقه میشود ولی..
احمد پس از آزاد شدن از زندان تصمیم می گیرد از همسرش جدا شود. برخلاف او دوستش پرویز به دنبال ترك اعتیاد و تشكیل زندگی است. اما هر دو به یك گروه قاچاق چی مواد مخدر می پیوندند و..
مهندس انصاري سرپرستي كارهاي ساختماني يك سد را به عهده دارد. اعضاي يك گروه مسلح به او هشدار مي دهند كه از ادامه كار خودداري ورزد. انصاري كه اعتنايي به تهديدها ندارد دستگير و در زير زميني زنداني مي شود تا شايد همكاران او در جهادسازندگي از ادامه پروژه منصرف شوند و ساختمان سد را منهدم سازند. انصاري دو تن از اعضاي گروه مسلح را تخت تاثير قرار مي دهد و سرنخ هايي از همكاري آنها با يكي از فئودال هاي منطقه به دست مي آورد عاقبت طي عملياتي اعضاي گروه كشته و دستگير مي شوند.
جاهل خان در تماسی با ناظم مدرسه ابتدایی اندیشه از او می خواهد که مدرسه را تعطیل کند. جاهل خان تعدادی بخاری به مدرسه اهدا می کند و از آن پس کتاب های درسی بچه ها ناپدید می شود. به توصیه مسئولان مدرسه از بین بچه ها گروه انتظامات تشکیل می شود تا حافظ کتاب های درسی باشد. عینکی و دوستانش در روزنامه دیواری مدرسه به بررسی حوادث مدرسه می پردازند و مسئول گرفتاری ها را گودزیلا اعلام می کنند
گرگیج، سردسته گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر، پس از کشتن برادر فرمانده پاسگاه منطقهای در سیستان و بلوچستان که یک سرگرد نیروی انتظامی است، دستور قتل همسر یکی از زیردستانش به نام زایلی را نیز به دلیل امتناع از حمل اسلحه قاچاق صادر میکند. سرگرد که زایلی را قاتل برادر خود میپندارد، او را به زندان میفرستد و در انتظار اعدامش لحظه شماری میکند. در این حال، سرگرد در کمال تعجب دستور همکاری با زایلی برای نابودکردن گرگیج را دریافت میکند.
رژيم بعث عراق در جريان جنگ با ايران درصدد است اثر يك نوع گاز شيميايي جديد را كه به منظور دفع آفات گياهي ساخته شده بر روي تعدادي از عراقي ها امتحان كند. نتيجه ي اين آزمايش مرگ تمامي افراد در مدت كوتاهي است. رژيم بعث با وارد كردن فشار به دكتر عراقي كاشف اين گاز و تهديد جان دختر و نوه ي دكتر او را وادار به انجام تحقيقات بيشتر مي كنند اما دكتر توسط يكي از شاگردان دخترش، دولت ايران را در جريان واقعه مي گذارد. با اعزام گروهي از نظاميان ايراني و به كمك يك راهنماي كُرد، آن ها موفق به نجات دكتر و دخترش مي شوند. و با راهنمايي دكتر و پس از درگيري هاي زياد با نظاميان عراقي و از جمله داماد دكتر كه يكي از نظاميان عراقي است، گروه اعزامي ايراني موفق به انهدام انبار نگهداري گاز شيميايي مي گردند اما داماد دكتر و راهنماي كُرد در اين درگيري ها كشته مي شوند و دكتر به همراه دختر و نوه اش با نظاميان ايراني وارد خاك ايران مي گردند.
گروهی از فضانوردان در تلاشند تا به ساکنان زمین اطلاع دهند که یک شهاب سنگ بزرگ کره ی زمین را طی شش ماه آینده نابود خواهد کرد.